سه‌شنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۹

اوج هذيان و آپارتايد فاشيسم فارس

به آدرس  info@savepasargad.com پيام هاي الكترونيكي فرستاده و مراتب نارضايتي و اعتراض خود را نسبت به اعلاميه سخيف و فاشيستي شكوه ميرزادگي از سرسپردگان رژيم سابق اعلام كنيم .مرگ بر فاشيسم از سلطنت طلب تا به اصطلاح سبز


يك بار ديگر فاشيسم فارس در اوج هذيان گويي و سفسطه به جاده خاكي زد . شكوه ميرزادگي از فاشيست هاي مشهور فارس و سلطنت طلب كه يك پاي هميشگي تلوزيون صداي آمريكا و از طرفداران جنبش به اصطلاح سبز مي باشد. ببينيد در اوج درماندگي چه فرمايشات بليغي فرموده است:


کميته بين المللی نجات پاسارگاد

دست دولت جمهوری اسلامی در ماجرای درياچه اروميه


از دو سه روز مانده به اجرای برنامه ی پر سر و صدای اروميه، که به ظاهر قصد «توجه دادن مردم به نابودی تدريجی درياچه اروميه» را داشت، همراهان ما از ايران خبر دادند که « در پی توجه رسانه های داخلی و خارجی و راديو تلويزيون های مختلف به اعلام سال 1389 به نام «سال محیط زيست و ميراث طبيعی ايران» از جانب بنياد ميراث پاسارگاد، و برانگيخته شدن توجه مردم نسبت به محیط زيست و به خصوص ميراث طبيعی شان، دولت احمدی نژاد و مشاوران غير ايرانی آن ها به شدت نگران شده و در حال ريختن برنامه ای هستند که قرار است به وسيله ی گروهی از تجزيه طلب های وابسته به دولت اجرا شود.». به زودی روشن شد که هدف اين برنامه منحرف کردن توجه مردمان به حفظ محیط زيست و ميراث طبيعی ايران است که با دخالت مستقيم حکومت اسلامی، به خصوص در دوران دولت احمدی نژاد و با همراهانی چون رحيم مشايي و ديگران، به نفع مقاصد و منافع ضد ملی و ضد انسانی اين حکومت، به ويرانی کشانده شده است.

اين ويرانگران محيط زيست و ميراث طبيعی ايران، قصد داشته اند که از اين طريق هزاران تن از مردمان علاقمند به میراث طبيعی سرزمين مان را، به سودای فريب آميز حفظ درياچه اروميه، (که شش سال است به طور مرتب از سوی کوشندگان به محیط زيست درباره ی آن گفته شده) به اعتراضی بکشانند که به وسيله ی دولت جمهوری اسلامی و وابستگان به کشورهای خارجی تدارک ديده شده بود. اعتراضی که نتيجه اش اين باشد تا دهان علاقمندان به محیط زيست و ميراث طبيعی را هم به بهانه های مختلف و در هر کجای ايران ببندند.

کميته ی بين المللی نجات پاسارگاد، به عنوان اولين کميته ی جهانی حفظ ميراث های فرهنگی و طبيعی ايرانزمين که در سال های اخير به طور مرتب تمامی تخريب های ميراث فرهنگی و تاريخی و طبيعی ، از جمله درياچه اروميه، را گزارش کرده است، با توجه به اين هشدار همراهانمان در ايران، بوده که (با همه ی احترام و تحسينی که برای مردمان معترض به تخريب درياچه اروميه قائل است) طی روزهای اخير و همانطور که ملاحظه کرده ايد، از هر نوع بازتاب خبرهای جنجالی مربوط به آن خودداری کرده است.

بنياد ميراث پاسارگاد و کميته ی وابسته به آن (کميته ی بين المللی نجات پاسارگاد) يک بنياد فرهنگی و غير سياسی و غير مذهبی است که وظيفه ی خود را در حفظ و نجات ميراث های تاريخی، فرهنگی، و طبيعی ايرانزمين يکپارچه می داند؛ ميراث هايي که ارتباط مستقيم با سرنوشت و موجوديت امروز مردمان متمدن و با فرهنگ ايران دارد.

ما اعلام می کنيم که حمايت از ميراث هايي فرهنگی و طبيعی امری حقوق بشری و از حقوق مسلم مردم ايران است و سوء استفاده از آن از طريق ربط دادن اش به مسايل سياسی، تنها می تواند از جانب حکومت اسلامی و عوامل وابسته به آن بوده و در راستای سرکوب علاقمندان به اين آثار ملی و بشری است.

با مهر و احترام
شکوه ميرزادگی
از سوی کميته بين المللی نجات پاسارگاد
ششم آوريل 2010

۲ نظر:

ناشناس گفت...

نامه اي به خانم شكوه ميرزادگي ــ دكتر ضياء صدرالاشرافي
سرکارخانم شکوه میرزادگی

اگردریاچۀ اورمیه خشک شود، آذربایجان غربی وشرقی غیرقابل سکونت میشود وتالی کویرنمک میگردد!ایرانیهای زنده را پاسداریم، تا آثارگذشتگان را حفظ کنند.اینجا تئوری توطئه کاربُرد ندارد.

من ازامضاء کنندگان حفظ آن مقبرهش هستم(که بعضی مستشرقین غربی، نام کوروش برآن نهاده اند)، وبرای نگهداری هراثردیگرهم، امضاء خواهم کرد. آن بنا، تنها اثر، درایران است که سبکِ " معماری یونانی" دارد، ومنطقاً وعقلاً به پس ازاسکندر(مرگ:323 ق.م) یعنی به عصر سلوکی تعلق دارد.

کوروش دوم جهانگشا بود ومثل داریوش اول به جهانداری وایجادابنیه وشهرها نرسید. آخرکارهم بقول هرودوت، سردراین سودای جهانگشائی نهاد ودرجنگ با"ماساژتها"، درمیدان جنگ کشته شد(529 ق.م) و "شهبانو- شاهِ" ماساژتها، به انتقام بریدن سرپسراسیرش، بوسیلۀ کوروش کبیر، دستورداد، جسدمردۀ کوروش کبیررا، که درمیدان جنگ افتاده بود، آورده وسرش راازتنش جدا کردند ودرطشت خون انداختند. بقیۀ ماجرارا درترجمۀ هرودوت بفارسی ویا نقل قول ازآن(پیر نیا-جلد دوم تاریخ ایران باستان - اصل لغتنامۀ دهخدا: کوروش و ...) میتوان خواند.

سرکارخانم شکوه میرزادگی، بنظرشما، آن مادرداغدیده(تومیریس: ملکۀ ماساژتها)، پس ازاین عقده گشائی، دستورمیدهد که دوباره سرکوروش کبیررا ازطشت خون درآورده وبا آب وگلاب شسته، به تنش دوخته و سپس مومیائی کرده:(مغزودل ورودۀ آنراخالی کرده و بجایش مادۀ ضدعفونت پرنموده) وآنگاه درتابوتی ازچوب صندل با گیاهان معطر(نظیرامیرتیمورگورکانی) قرارداده، وازکنارۀ رود جیحون به پازارگاد(بیش ازهزارکیلومتر) میفرستد، تاپسرش کمبوجیه(کامبیز) آنرادرجائی به امانت بگذارد، که دویست وپنجاه سال بعد، درعهدسلوکیان(312-141 ق.م) آن آرامگاه ساخته شود، ومقدونیانی که درحملۀ اسکندر، مقبره های سنگی شاهان دیگرهخامنشی راجهت غارت جواهراتشان شکستند وجسدهایشان راهم نابودکردند، همان مقدونیان، جسدمقدس مومیائی شدۀ کوروش را(لابدبامراسم رسمی مقدونی) درآن مقبره قراردهند! آخرعقل، بقول قدما، جوهروموجودشریفی است.

ازطرف دیگرچون درآن ساختمان، اساساً قبری درمیان نیست، لابد کوروش کبیر(به اعتقادمؤمنانش)عروج فرموده است: همچون عیسی مسیح، بنوشتۀ انجیل مسیحیان:"اینجا نیست وبلکه برخاسته است!"

سرکارخانم شکوه میرزادگی، آن مقبره امام-زادۀ بدی نیست: با توجه به دین -خوئی ما ایرانیان، ودکانداری معرکه گیران ومؤبدان ومتولیان ومجاوران کوروش!آنجا آیندۀ پُردرآمد وخوبی خواهد داشت.

بقول خیام:"عقل فضول" را، یک جوری خواب میکنیم، وعلم گرائی را هم، با اشراق والهام وسنت گرائی تاخت میزنیم. بنظرمیرسد دین جدیدی درحال ظهوراست که نمایندۀ پندارنیکش زردشت، سَمبل کردارنیکش هم کوروش ومظهرگفتار نیکش هم حکیم ابوالقاسم فردوسی است، هنوزمتولی پیدا نکرده است، امامقلد زیاد دارد! دین خوئی مانع آنستکه ما به فلاسفه ودانشمندان خودودیگران توجه کنیم.

متنی را برایتان فرستادم تا شاید طوردیگری هم، غیراز"توطئه رژیم" و"تجزیه طلبی"به آن نگاه کنید

دررابطه با دوست-داشتن کوروش، سخن را با این جملۀ ارسطوتمام میکنم: من افلاطون را دوست دارم ولی حقیقت را بیش ازافلاطون دوست دارم!

ضیاء صدرالاشرافی

ناشناس گفت...

اؤیرنجی: حماسه ملت آذربایجان در روز 13 فروردین خشم شونیست فارس را در آورد. خانم شکوه میزادگی که خود را منسوب به کميته بين المللی نجات پاسارگاد می نامد در نوشته مدعی این شد که طرح همايش درياچه اروميه را، توطئه دولتي بوده و این طرح براي منحرف كردن مسير كوشندگان واقعي حفظ محيط زيست طراحي شده بود.





با شكوه ميرزادگي(فرهنگ رازي)، آشنا تر شويم



شكوه ميرزادگي طرح همايش درياچه اروميه را، توطئه دولتي خواند و مدعي شد كه اين طرح براي منحرف كردن مسير كوشندگان واقعي حفظ محيط زيست طراحي شده بود

شكوه ميرزادگي در سال 52 همراه با شوهرش ابراهيم فرهنگ رازي و ده تن ديگر بازداشت و در دادگاهي كه خسرو گلسرخي و كرامت دانشيان نيز در آن حضور داشتند، محاكمه شد. در دادگاهي كه به محاكمه اين دوازده نفر با عنوان"توطئه گران" برگزار گرديد، شكوه ميرزادگي(فرهنگ) از اعليحضرت همايوني، شاهنشاه آريامهرش و عليا حضرت فرح، طلب عفو و بخشش نمود و گفت:"موج پشيماني و شرمساري همه وجودم را فرا گرفته است..."(ر ك به: تاريخ بيست و پنجساله ايران از كودتا تا انقلاب.غلامرضا نجاتي- ص 431) و به اين ترتيب با ابراز ندامت از كرده خود و گفتن سپاس شاهنشاه، پس از چندي حبس كوتاه مدت، آزاد شد. گلسرخي و دانشيان نيز در29 بهمن 52 تيرباران، و بطحايي و علامه زاده و سماكار هم به حبس ابد محكوم شدند

وي هم اكنون در "دنور كلرادو" به همراه اسماعيل نوري علاء زندگي مي كند و ديري است كه مدافع حقوق ايران باستان شده و كميته بين المللي نجات پاسارگاد را تشكيل داده است اين مدافع حقوق بشر و دموكراسي در سرلوحه سايت خود نوشته : آزادی و دموکراسی بدون آزادی زندانيان عقيدتی و سياسی ممکن نيست. و با اين جملات، در قسمت پايين سايتش ادامه مي دهد:

در هر کجايي، و در هر سرزمينی،که برای خواستاری آزادی زندانيان سياسی) با هر عقيده و مرام و تفکری) و اعتراض به شکنجه و اعدام شخص يا اشخاصی نامه ای به سازمان های حقوق بشر (و نه به مقامات کشورهايي که خود ناقض حقوق بشر هستند(می فرستيد لطفا نام مرا هم بگذاريد. لزومی به فرستادن ايميل و پرسش از من نيست و برای اين زحمت سپاسگزار شما نيز خواهم بود.



http://shokoohmirzadegi.com





جالب است كه وي، از سويي هم شعار نژادپرستانه "هنر نزد ايرانيان است و بس" را سر مي دهد و وظيفه خود را در حفظ و نجات ميراث هاي تاريخي،فرهنگي و طبيعي ايران يكپارچه مي داند؛ و به اين ترتيب، حق تعيين سرنوشت سايرملل را ، انكار مي كند و به تناقض گويي مي پردازد. چرا كه بديهي ترين اصل دموكراسي، حق تعيين سرنوشت به دست خود ملتهاست.



در حال حاضر، ميرزادگي به يكي از مهمانان ثابت وي. او. اي بدل گشته و در حال دفاع از دموكراسي به شيوه آمريكايي، از رسانه اي است كه خود سمبل امپرياليزم آمريكا - دشمن قسم خورده بشر و بشريت - مي باشد.



هم اكنون نيز اين مدافع حقوق بشر و دموكراسي!!! به جاي محكوم ساختن يورش وحشيانه نيروي هاي دولتي به مردم بي دفاع،همايش دريچه اروميه را توطئه دولت احمدي نژاد اعلام مي دارد.