به یاد مرحوم صمد سردارینیا کارشناس تاریخ معاصر آذربایجان
محمدرضا هیئت
ارک قالاسی - دو سال پیش در چنین هنگامی کسی تصور نمیکرد که چند روز بعد، خبر تلخ درگذشت دکتر صمد سردارینیا استاد 61 ساله تاریخ معاصر آذربایجان در خبرگزاریهای ایران مخابره شود.
این محقق و نویسنده توانا در ساعت 19.30 روز 22 فروردین در اثر ایست قلبی، مغزی و دستگاه تنفسی به علت کم خونی شدید ناشی از خونریزی طولانیمدت داخلی دار فانی را وداع گفت.
مراسم تشییع جنازه این دانشمند، با شکوه و عظمتی درخور و با حضور هزاران تن از مردم فرهنگدوست و نیز برخی از مسئولین محلی و از مقابل منزلش در خیابان ارتش جنوبی شهر تبریز برگزار گردید و پیکر مطهرش در "قطعه هنرمندان وادی رحمت" به خاک سپرده شد.
صمد سردارینیا از آن جمله شخصیتهای علمی- فرهنگی است که در کمتر دورههایی از تاریخ و در کمتر نقاطی از جهان پهناور تربیت مییابند و به عرصه ظهور میرسند.
صمد سرداری نیا در 21 اردیبهشت 1326 در محله امیرخیزتبریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدارس معروف این شهر به اتمام رساند و سپس در سال 1350 در رشته تاریخ از دانشگاه تبریز فارغالتحصیل گردید. دو سال بعد در آزمون استخدام سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران از میان هزار شرکت کننده رتبه چهارم را بدست آورد و در آنجا مشغول کار شد. در سال 1357 موفق شد در رشته حقوق قضایی نیز از "دانشگاه ملی ایران" یعنی دانشگاه شهید بهشتی کنونی دومین مدرک کارشناسی خود را دریافت کند.
اولین مقاله وی در همین سال با عنوان "آذربایجان زادگاه شعر نو" در مجله تماشا به چاپ رسید و بلافاصله اولین کتابش تحت عنوان "تاریخچه تئاتر آذربایجان" منتشر شد. با انتشار مجله وزین "وارلیق" صمد سردارینیا نیز از سوی پروفسور جواد هیئت صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله به جمع مؤسسین و هیأت تحریریه نشریه دعوت گردید و تا آخر عمر خود به همکاری با این مجله ادامه داد و سالهای متمادی، نمایندگی "وارلیق" در تبریز را به بهترین نحو بر عهده گرفت. صمد سردارینیا در سن 33 سالگی با خانم فائقه، دختر مرحوم تیمور پیرهاشمی که او نیز از اعضای هیأت تحریریه مجله "وارلیق" بود، ازدواج کرد و صاحب دو فرزند گردید.
مرحوم سردارینیا تا سال 1375 که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی در تبریز بازنشسته شد، کتابهای "علی میسیو، رهبر مرکز غیبی تبریز"، "تاریخ روزنامهها و مجلههای آذربایجان"، "مرکز غیبی تبریز"، "ملانصرالدین در تبریز"، باقرخان سالار ملی" و "مشاهیر آذربایجان" را به چاپ رسانید. در سال 1375، کتاب "باقرخان سالار ملی" پس از ترجمه به ترکی ترکیهای در آنکارا منتشر شد.
صمد سردارینیا پس از بازنشستگی نیز به فعالیت علمی- فرهنگی خود ادامه داد و نتایج تحقیقات خود را به صورت کتاب تحت عناوینی مانند "تبریز در نهضت تنباکو"، "آذربایجان پیشگام جامعه مدنی"، جلد دوم کتاب "مشاهیر آذربایجان"، "ایروان یک ولایت مسلماننشین بود"، "تبریز شهر اولینها"، "دارالفنون تبریز، دومین مرکز آموزش عالی ایران"، "قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس"، ترجمه کتاب "جنگ قرهباغ" اثر ضیاءالدین سلطانوف، "تبریز مهد صنعت چاپ در ایران"، "قرهباغ در گذرگاه تاریخ"، ترجمه کتاب "باکو شهر نفت و موسیقی" تألیف مناف سلیمانوف و کتاب "سیری در تاریخ آذربایجان" را منتشر ساخت.
کتاب "قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس" همچنین پس از ترجمه به ترکی آذربایجانی در باکو نیز به چاپ رسید و مورد استقبال پژوهشگران قرار گرفت.
صمد سردارینیا که تمامی عمر خود را وقف خدمت به فرهنگ مردم و تحقیق درباره تاریخ معاصر آذربایجان نمود، به پاس خدماتش در سال 1382 موفق به دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه "آذربایجان" گردید.
پس از درگذشت دکتر صمد سردارینیا مقالات متعددی در معرفی و تجلیل از مقام شامخ فرهنگی او به چاپ رسید. مجله "وارلیق" یکی از شمارههای خود را به این شخصیت گرانقدر اختصاص داد. دکتر جواد هیئت در پیام تسلیت خود ضمن ابراز تأسف شدید از درگذشت نابهنگام این همکار پرتلاش خود می نویسد:
"... سردارینیا در 30 سال گذشته مقالات تاریخی مجله "وارلیق" را به تحریر درمی آورد و حقایق تاریک آذربایجان را روشن نموده، به شناساندن شخصیتهای تاریخی می پرداخت... زندگی خصوصی مرحوم سردارینیا نیز همانند زندگی اجتماعی و مدنیاش پاک، تمیز و درخشان بود. یاد و خاطره او هرگز فراموش نخواهد شد."
انجمن صنفی روزنامهنگاران آذربایجان شرقی نیز در بیانیه منشره خود چنین نوشت:
"... بی اغراق و بی هیچ تعارفی اگر اکنون هر آذربایجانی و تبریزی به آسانی و در عین افتخار از تبریز به عنوان شهر اولینها یاد میکند، حاصل سالها تلاش این پیر فرزانه است. نویسنده ای که گلستانی از افتخارات مستند و واقعی برای آذربایجان گرد آورد تا مردانش سرافرازانه به وجود آن قلههای بزرگ افتخار کنند و مباهات ورزند..."
خبرگزاری فارس نیز در مقالهای به قلم محمدامین خوش نیت می نویسد:
"... کمتر نویسنده، روزنامهنگار، فرهنگی و حتی شهروند ساده آذربایجانی را می توان یافت که با نام "سردارینیا" این راوی شیرینسخن و سرمایه بزرگ این دیار بیگانه بوده و کتابی از او نخوانده باشد... صداقت در گفتار، متانت در رفتار و لیاقت در تحقیقات از شاخصههای او بود. نفی "شهرت" ویژگی بارزش بود. هرگز خود را دربند و اسیر نام و شهرت نکرد و در نهایت آرامش و سکوت، کار خویش را دنبال کرد..."
بیتردید بررسی و نقل تمامی سخنانی که در وصف مرحوم سردارینیا گفته شده، در این مقال نمیگنجد و در مطلبی دیگر باید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد. اما برای اینکه شناخت بهتری نسبت به زندگی و آثار این محقق نستوه پیدا کرده و با برخی از ناگفتههای شخصیت او آشنا شویم، از آقای آیدین سردارینیا فرزند مرحوم صمد سردارینیا خواهش کردیم تا به سوالات ما پاسخ دهد.
آیدین سردارینیا می گوید:
"پدرم آثار منتشرنشده زیادی دارد که از آن جمله می توان به کتاب "بلدیه تبریز نخستین شهرداری ایران" اشاره کرد. پس از انتشار کتاب "تبریز شهر اولینها" نمایشگاهی با عنوان "بزرگداشت یکصدمین سالگرد تأسیس اولین شورا و شهرداری ایران در تبریز" در نمایشگاه بینالمللی تبریز برگزار شد و شهرداری تبریز تصمیم گرفت تا کتاب "بلدیه تبریز تخستین شهرداری ایران" را منتشر نماید که امیدواریم به زودی در اختیار خوانندگان عزیز قرار گیرد. در این نمایشگاه غرفههای مختلفی برپا گردید که هر کدام نشاندهنده یکی از مواردی بود که در طول تاریخ ایران برای اولین بار در تبریز تحقق یافته که از جمله میتوان به تأسیس اولین مرکز آتشنشانی، اولین چاپخانه و اولین مراکز مدرن تجاری در تبریز اشاره کرد. از دیگر آثار چاپ نشده دکتر سردارینیا کتاب "تاریخ مطبوعات آذربایجان" است که سالها پیش بصورت مختصر و کوتاه چاپ شده و بعدها به عنوان بخشی از کتاب "تبریز شهر اولینها" منتشر گردید و اکنون نسخه تکمیل شده آن آماده چاپ است. همچنین جلد سوم کتاب "مشاهر آذربایجان" از جمله کتابهایی است که هنوز منتشر نشده است. یکی از بخشهای این کتاب مربوط به زندگی امیرحشمت نیساری یکی از قهرمانان انقلاب مشروطه بود که به علت جایگاه خاص و مهم نیساری در این انقلاب، این بخش می تواند به صورت یک کتاب مستقل منتشر شود. کتاب "آذربایجان سرزمین عیاران" در واقع مجموعه مقالات مرحوم سردارینیاست که شامل مقالات چاپ شده و چاپ نشده ایشان می باشد و در آینده منتشر خواهد شد. نام این اثر برگرفته شده از عنوان یکی از مقالات این کتاب است. یکی دیگر از کتابهای چاپ نشده ایشان که شاید از آخرین کارهای مرحوم سردارینیا بود، ترجمه کتاب "نامههای نریمان نریمانوف" نام دارد. در مورد نقاشان معروف آذربایجان هم کتابی تحت عنوان "نگارگران بزرگ آذربایجان" تألیف کردهاند که هنوز منتشر نشده و تنها مقدمه آن در مجله "وارلیق" به چاپ رسیده است.
آیدین سردارینیا میگوید اگرچه تمامی آثار مرحوم سردارینیا مورد استقبال قرار گرفته و حتی برخی از آنها نایاب شده، ولی می توان گفت که "تبریز شهر اولینها" پر تأثیرترین کتاب بوده و این عنوان به شناسنامه تبریز تبدیل گشته است. بطوری که محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران هنگام سفر به تبریز از این عنوان استفاده کرد و استاندار آذربایجان شرقی نیز در مدت کوتاهی که سفیر آلمان در ایران به تبریز سفر کرده بود، مقدمه ترجمه شده این کتاب به زبان آلمانی را به همراه اصل کتاب به وی تقدیم کرد.
آیدین سردارینیا همچنین خبر می دهد که ساختمان شهرداری تبریز در میدان ساعت، در حال تبدیل شدن به "موزه شهرداری" است و در آن غرفههایی نیز برای معرفی شخصیتهای معروف تبریز در نظر گرفته شده و از ما خواستهاند تا وسایل شخصی مرحوم سردارینیا را برای قرار دادن در غرفه مربوطه به "موزه شهرداری" تحویل دهیم. قبلا پیشنهاد شده بود که منزل پدرم خریداری شده و به موزه تبدیل شود ولی عملاً اقدامی در این مورد صورت نگرفته است.