در سايت وزين اويرنجي مقاله اي از آقاي امين موحدي با عنوان خطر التقاط هويت طلبي با تجزيه طلبي(http://www.oyrenci.org/news.php?id=448) را به نقل ازسايت ايران گلوبال خواندم . در اين مقاله نويسنده سعي كرده با بافتن آسمان به ريسمان ضمن اينكه گويا از هويت طلبان در مقابل تجزيه طلبان حمايت مي كند يك ضربه به نعل و يكي ديگر را به ميخ بزند و با آوردن مثال از صربستان و اعمال جنايتكاران صرب به نوعي اينگونه تبيين نمايد كه هويت طلبي (تجزيه طللبي) ممكن است واكنش (به حق!!!) قصابان ملت ها را در پي داشته باشد. و خواسته با جمله بندي هاي فارس پسند هويت طلبان را بترساند.تا اينجا من نمي توانم به ايشان خرده بگيرم زيرا هر فردي مي تواند فراخور حال و ظرفيت و تجربه خود از چيزهايي بيم و نسبت به برخي پيشامد ها اميد داشته باشد.مسئله اين است كه نويسنده در پرده بعدي ميخواهد هويت طلبي آزربايجاني در ايران را به حزب حركت ملي تركيه(MHP) ربط دهد و سپس با يك مانوور فارس پسند و مطابق با نقشه راه آمريكا ضمن تبليغ AKPو دولت اسلام گراي حاكم ، يك گريز ناشيانه هم به ماجراي ارگنه كون بزند. پيداست كه ايشان نه آشنايي كافي با فضاي سياسي تركيه و نه شناختي از احزاب ترك و نه آگاهي از ماهيت مشكل كرد در كشور تركيه دارد. براي آشنايي بيشتر ايشان بايد عرض كنم MHP در حدود شصت سال قبل توسط مرحوم توركش و همفكران ايشان ايجاد شد. اين حزب پاسخ طبيعي شرايط بحراني آن روز در مقابل قدرت گرفتن كمونيست ها در تركيه بود . كودتاي توركش و در پي آن اعدام عدنان مندرس در همين سال ها اتفاق افتاد. اين حزب به سبب برخي تفكرات افراطي همانطور كه آقاي موحدي هم اشاره كرده اند برخي كج روي ها و برخي تبعات منفي را هم به تركيه تحميل كرده است وليكن در طول ساليان از قدرت يابي دشمنان ملت ترك و نيز طوطئه هاي دشمنان ملت ترك از قبيل تجزيه وطن كه از قضا آقاي موحدي هم خيلي از آن مي ترسد! نقش بسيار اساسي داشته است. من نميدانم اين چه استاندارد دوگانه اي است كه آقاي موحدي به آن دچار شده ، تجزيه طلبي در تركيه خوب است ولي مبارزه با آن در آنجا بد است ولي تجزيه طلبي در ايران بد است و بايد در اينجا با آن مبارزه كرد ؟؟!!
نكته بعدي اينكه حزب اصلي مخالف تركيه نه MHP كه CHPيا حزب جمهوريخواه خلق كه توسط آتا ترك تاسيس شده مي باشد. اين حزب يك حزب سوسياليست و از قديمي ترين احزاب اروپا مي باشد. در مقابل AKPيا حزب عدالت و توسعه كه آقاي موحدي چنين از آن حمايت و تعريف و تمجيد مي كند يك حزب راست گرا مي باشد كه اگر بخواهيم بدنبال نظيره در ايران برايش بگرديم مي توانيم چنين بگوييم كه اين حزب متعلق به كساني مي باشد كه از روش هاي جبهه ملي و موتلفه تواماً پيروي مي كنند . تمام هم و غم اين حزب استقرار يك سيستم سرمايه داري اسلامي است كه در آن اهداف و خطوط ملي ترسيم شده از طرف آتا ترك جاي خود را به سود پرستي و حاكميت سرمايه داري اسلامي داده است . در برنامه هاي اين حزب خصوصي سازي افسار گسيخته و پاك كردن علايق ملي حرف اول را مي زند . در نهايت اين حزب تركيه اي مطيع غرب ، چيزي شبيه ايران فعلي ولي با كروات جبهه ملي را ميخواهد درست كند كه احيانا يك قسمت از آن هم تجزيه شده و تقديم كردستان خيالي شده است!!! يعني تجزيه شده . همان چيزي كه گويا براي تركيه خوب است ولي براي ايران بد است. براي مطالعه بيشتر و اطلاعات در موردشبكه ارگنه كون نظر ايشان را به مقاله اي كه اينجانب سال گذشته مختصراً در ارتباط با اين مسئله نوشته و منتشر نموده ام جلب مي كنم.
جان كلام اينكه جناب موحدي هويت طلبي در ايران نه يك طوطئه خارجي في المثل مرتبط با يك حزب افراطي در تركيه ، بلكه جواب طبيعي يك ملت به صد سال هجمه و تخريب و حاكميت يك فرهنگ و يك ملت بر ساير ملل مي باشد و لاغير . بيخود با ادبيات شاهنشاهي نه خودتان را معطل بكنيد و نه ما راخجالت از اينكه هم زبان شما هستيم . اگر احيانا ملتي هم خواست روزي از كسي جدا شود يا كسي را طلاق بدهد شما زياد نگران نباشيد ! الحمدلله هم در خارج در كنج عافيت نشسته ايد و هم اينكه به انواع تريبون ها و سايت ها و ارگان هاي فارس دسترسي داريد . مطمئنا شما آسيب نخواهيد ديد . بنابراين خيلي نگران هويت طلبان نباشيد!!!
نوشته مرتبط:
آيا ارگنه كون يك شبكه برانداز مي باشد؟
در زمان صدارت آقاي ييلماز در پي يك سانحه رانندگي در شهرك سينجان حوالي آنكارا در يك اتوموبيل متعلق به مجلس تركيه جسد عبدالله چاتلي(دوست ديرين مرحوم يازيجي اوغلي)به همراه نماينده شانلي اورفا و يك آژان اطلاعات تركيه كشف شد كه همگي در اثر سانحه رانندگي كشته شده بودند. تحقيقات به عمل آمده ظاهرا هيچ وقت به نتيجه نرسيد. سپس در سال 2005 در پي اعترافات خبرنگاري به نام تونجاي گونئي(يك ژورناليست گمنام كه دائما به ايران سفر مي كرده و اكنون با قبول يهودييت در كانادا زندگي ميكند) عمليات پليس تركيه وارد مرحله ديگري شد. در سال 2008با كشف يك خانه تيمي در ايمرالي استانبول و فرصت بدست آمده پس از ترور هيرانت دينك ( روزنامه نگار ارمني) دولت اردوغان توانست با بافتن آسمان به ريسمان و بهره گيري گسترده از انبوه رسانه هاي همسو مانند ,atv,stv,kanal7روزنامه هاي زمان. يني شفق و... با راه انداختن 12 موج پي در پي دستگيري افراد شامل: شخصيتهاي علمي سياسي نظامي و دانشگاهي و خبرنگاران مستقل و ارتباط دادن صدها قتل و ترور فاعل مجهول از سالهاي دور و حوادث مربوط و نا مربوط ديگر حواس افكار عمومي را مشوش و گيج نمايد. هدف دولت ايجاد هراس عمومي و تضعيف پايه هاي تفكر آتا ترك و جلوگيري از فعالييت انجمنهاي لائيك در كشور بود كه با ظرافت خاصي توانسته به اين مهم نائل گردد. جهت اطلاع بايد اضافه نمايم حمايت هاي آشكار اتحاديه اروپا و دولت آمريكا ونيز نزديكي اخير و نگران كننده تركيه به ارمنستان و اقدامات تبليغاتي نظير جنگ زرگري اردوغان با پرز در همين راستا مي باشد. بيافزائيد آزادي بي حد و حصر حزب كردي DTPو فراخي اقتصادي در جنوب شرق تركيه نسبت به ديگر مناطق غرب و مركزي كشور تركيه و مسامحه بي سابقه نيروي پليس در مقابل تجزيه طلبان كرد.
علي ايحال به نظر ميرسد اقدامات حزب حاكم با ايدئولوژي اسلامي با كادر رهبري اكثرا كرد اين حزب كه هم اكنون قويترين حزب در مناطق كردي تركيه مي باشد در مجموع به ضرر تركيه و آذربايجان بوده و تدبير ارگنه كون به قصد نزديكي با نقشه موسوم به راه آمريكا در جهت تضعيف تركها و تقويت طرح خاورميانه بزرگ است. بايد صبر كرد و ديد اين تقابل بسيار جدي مللي گرايان ،ارتش و بدنه لائيك كشور با اسلام گرايان مورد حمايت غرب به كجا خواهد رسيد.
اورمولو تايماز
http://urmulutaymaz.blogspot.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر