حقيقت اين است كه من اطلاعات چنداني از روانشناسي و جامعه شناسي ندارم وليكن تجربه ساليان زندگي در ايران برايم نشان داده است كه متاسفانه جامعه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم بسيار نامطلوب تر از آني است كه مي توانست باشد . اين نارضايتي و مصائب ناشي از آن ، نتيجه قضاوت و پيش داوري اطرافيان ما است . اساساً چون مردم در ايران در محيطي نا سالم بار مي آيند روش ها ، منش ها و رفتار هاي نامناسبي هم از خود نشان مي دهند كه باعث آزار خود و اطرافيانشان ميشود. در اينجا من فقط از تجربه هاي شخصي خود در اين زمينه با شما صحبت خواهم كرد. چاق بودن ، بلند بودن قد ، ثروتمند بودن ، فقر ، زيبايي ، زشتي ، شهرستاني بودن ، تعلق به اتنيك هاي قومي ،جنسيت، تهراني بودن يا شهرستاني بودن و ... همه و همه باعث ميشود كه مردم نسبت به شما قبل از آنكه آشنايي صحيح از شما داشته باشند با پيشداوري برخورد كنند . اين پيش داوري مي تواند در برخي موارد به كمك شما بيايد ويا در اغلب موارد موجب آزار و اذيت و جلوگيري از رشد طبيعي شما در محيط كار و زندگي شوند
وقتي كه بچه دبستاني بودم چون چاق تر از بيشتر همكلاسي هايم بودم برخي معلمين با اين فكر كه من تنبل تر از ديگران هستم با من برخورد ميكردند ولي پس از مدتي نمرهاي بيست پي در پي من باعث شرمندگيشان ميشد . بعد ها فهميدم چون من متعلق به خانواده متوسط الحالي بودم اما در يكي از محلات درجه يك شهرمان زندگي مي كرديم همسايه ها به ديده تحقير به ما نگاه ميكردند ولي موفقيت ها ي برادران و خواهر و حتي خود من در ورود به دانشگاه و طي مدارج علمي و اتفاقاً عدم موفقيت اكثر بچه هاي آن ها باعث شرمندگي و حتي احساس خجالت و حسادت آنان شد .
وقتي با درجه افسري خدمت مي كردم ديدم اكثريت سربازان كه سرباز ساده يا درجه دار بودند نسبت به افسران وظيفه پيشداوري منفي دارند و نوعي حسادت همراه با عقده هاي ناشي از عدم موفقيت باعث مي شود تا برخي دردسرها را براي افسران وظيفه ايجاد كنند .
وقتي براي مدتي در تهران زندگي مي كردم متوجه شدم تهراني ها نوعي نگاه از بالا به شهرستاني ها دارند و خود را عاقل تر و بالاتر از آن ها فرض مي كنند .
فارس ها خود را برتر از تمام مليت هاي ايران ميدانند و انواع جوك هاي تحقير آميز را براي ترك ها ؛ لر ها ؛ عرب ها ؛ رشتي ها و قزويني ها و ديگران ميسازند . ترك ها نسبت به كرد ها نظر خوشي ندارند . كردها هم نسبت به ترك ها همين حس را دارند . يعني اينكه همه با پيشداوري مريض گونه دائم در جنگ با خود و ديگران هستند.
در محيط كار فهميدم كارگر ها و كارمندان با تحصيلات پايين فكر ميكنند مهندسين و مديران تحصيل كرده كه كار يدي انجام نمي دهند مفت خور هستند و شايستگي دريافت حقوق بيشتر از آنها را ندارند. همه در مواجهه با افراد تازه وارد با انواع پيشداوري ها كه ناشي از قيافه ؛ چاق و لاغر بودن افراد ، اتنيك قومي ، وضع ظاهري ، فقير يا ثروتمند بودن طرف و ... و بدون آنكه شناختي از رفتار و اخلاق و توانايي هاي فرد داشته باشند دائم در فكر حال گيري و ايجاد دردسر و به رخ كشيدن و ياد آوري موقعيت خود نسبت به فرد تازه وارد هستند . مجموع اين حالات و پيشداوري ها ، رفتار هاي زننده و دورويي و چند رويي ايراني ها باعث شده كه محيط هاي كاري و حتي خانوادگي ما بيش از آني كه مي بايد نامطلوب تر و رنج آور تر شود. البته اين همه بي ربط به سياست هاي حاكم ، ضعف اداري ، عدم حاكميت قانون ، ترويج راسيسم و نژاد پرستي در جامعه جغرافيايي ايران و نا عدالتي اداري و فرهنگي و حاكميت هزاران ساله ديكتاتوري در كشور نيست. آموزش ها در مدارس و راديو تلوزيون ناكافي و مبتني بر تقويت اين كينه ها و پيش داوري ها است . جان كلام اينكه ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه مشحون از اختناق ، نارضايتي ، تبعيض ، ديكتاتوري و آزار و اذيت اطرافيان به منظور احساس رضايت از ناراحتي ديگران و ارضاء ضعف ها و عقده هاي حقارت خودمان مي باشد . برخي از آمار ها نيز مويد همين موضوع مي باشد و لطفا به اين اعداد زير توجه كنيد:
مرکز مطالعات استراتژیک آریا با انتشار گزارشی از وضعیت بحرانی سلامت روان شهروندان تهرانی خبر داده است. آمارهای تکان دهنده از پایتخت کشور؛58 درصد افسرده، 400 هزار معتاد، 14 درصد بیکار. فقر، بيكاري ، اختلافات روزافزون خانوادگي و رفتار هاي بيمار گونه ناشي از مسايلي كه شرح آن ها در بالا آمد باعث شده كه زندگي در ايران زجر آور و خالي از نشاط و اميد باشد. اين در حالي است كه مسئولين و ارگان هاي تبليغاتي حكومتي با پاك كردن صورت مسئله به محكوم نمودن و تخطئه مطرح كنندگان چنين مشكلاتي بپردازند. رجا نیوز، در گزارش روز گذشته خود تمامی آمارهای مربوط به وضعیت روحی و روانی شهروندان، نرخ بیکاری و فقر و... را "سیاه نمایی" و "تاکتیک جدید سران فتنه" دانست و نوشت: "تاكتيك حمله به كارآمدي، سياست سوختهاي است كه در جريان انتخابات سال گذشته نيز بارها از سوي رقباي دكتر احمدينژاد بهكارگيري شد و شعارهايي مانند «دولت سيبزميني»، تأكيد مستمر بر افزايش بيكاري، فقر، فساد اداري، تورم و كاهش شاخصهاي مثبت اقتصادي با همين انگيزه بود اما اين شعارها از سوي مردمي كه واقعيتهاي زندگي خود را با اين ادعاها متفاوت ميديدند، مورد استقبال قرار نگرفت".
در هر حال قضاوت با شماست . مي توانيد اين مقاله را بخوانيد و يا با پيش داوري از كنار آن بگذريد. اما اين چيزي را عوض نخواهد كرد.
۱ نظر:
سلام یورولما سایقین یولداشیم
اینان بیر گون بیز اوز دیلیمیزه اوخویاجاقاگ ویازاجاقاگ
ارسال یک نظر