شنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۹۰

شعوبيه بزرگترين نهضت جعل تاريخ و دروغ سازي-قسمت دوم

از مهمترين مقالاتي كه در وبلاگ "اورمو آزه ربايجانين قلبيدير" منتشر شد سلسله مقالات شعوبيه بزرگترين نهضت جعل تاريخ و دروغ سازي مي باشد كه به علت مسدود شدن آدرس اين وبلاگ در بلاگفا از دسترس عموم خارج شده است. آسيب شناسي تاريخي و آسيميلاسيون ملت هاي غير فارس بدون شناخت كامل از شعوبيه غير ممكن مي باشد. لذا اين سلسله مقالات بار ديگر در بلاگر منتشر مي گردد تا علاقمندان به مباحث تاريخي  از اين مقالات استفاده كنند.نسخه پي دي اف اين سلسله مقالات را مي توانيد از قسمت دانلود كنيد همين وبلاگ به آرشيو خود بيافزائيد.

 احیاء دوباره تفکرات نهضت شعوبیه و نشر جعلیات آنها در روزنامه‌ی دولتی

می‌خواهم به مطالب مندرج در نشریه خبری – تحلیلی و آموزش «نگاه» که وابسته به وزارت آموزش و پرورش و به مدیریت احمد مرادی و سردبیری محسن فریدی می باشد اشاره کنم. متاسفانه در این وضعیت بحرانی موجود هیچ توجیهی برای درج چنین مطالب تفرقه انداز وجود ندارد ولی نمی‌دانم چرا یک عده می خواهند باعث حادتر شدن اختلاف شیعه و سنی، ترک و فارس و عرب و غیره. شوند!
در صفحه 11 این نشریه وزین تحت عنوان «ایرانیان در قرآن» و با قلم خلیل تهمتن و حکیمه آتش‌زر –  فسا چنین آمده است:
«....1-
در آیه‌ی 3 از سوره جمعه می‌خوانیم:
و آخرین منهم لما یلحقوابهم و هو العزی الحکیم
و پیامبر برای تعلیم و تزکیه‌ی افراد دیگری از مؤمنان (غیر عرب) نیز آمده است که هنوز به مؤمنان نپیوسته‌اند و خداوند، ارجمند و آگاه است.
امام محمد باقر (ع) به نقل از پیامبر این آیه را تلاوت کرد، شخصی از وی پرسید: این افراد چه کسانی هستند؟ در آن زمان، سلمان فارسی نزد پیامبر اسلام (ص) حاضر بود. پیامبر دست خود را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود:
ولو کان الایمان فی الثریا لنالته رجال من هوالاء.
اگر ایمان در ثریا باشد، مردانی از طایفه‌ی سلمان، آن را به دست می‌آورند. به دیگر سخن، اگر ایمان آن قدر دور شود که مانند دوری ستاره‌ی ثریا باشد، ایرانیان آن را به دست می‌آورند. حضور سلمان در کنار پیامبر نیز دلیل اصلی شناخت پیامبر از قوم ایرانی است.
2.
در پایان سوره‌ی محمد(ص) می خوانیم:
ان تتولو یستبدل قوما فیر کم ثم لا یکونو.
و اگر از پیروی خدا و رسولش روی برگردان[شوید]، خداوند به جای شما، قومی بیاورد که مانند شما نیست. (بلکه بهتر از شمایند و در راه پیروی از خدا گام بر می‌دارند).
از رسول اکرم(ص) پرسیدند: اینان که اگر ما روی برتابیم خداوند آنها را به جای ما قرار می‌دهد چه کسانی هستند؟ حضرت همان جوابی دادند که در سوال قبلی گذشت یعنی در حالیکه دست بر شانه سلمان فارسی می‌زدند فرمودند:
هذا قومه، والذی نفسی بیده لوکان الایمان منوطا بالثریا لتناوله رجال من فارس.
آن قوم، این (سلمان فارسی) و قومش (هم زبانانش) هستند. سوگند به خدایی که جانم در اختیار اوست، اگر ایمان به ستاره‌ی ثریا آویخته شود، به یقین، مردانی از فارس آن را به دست می‌آورند.
3-
در آیه‌ی 54 سوره‌ی مائده می خوانیم:
یا ایهالذین ءامنو من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعره علی الکفرین یجهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومه لایم ذلک فضل الله یوتیه من یشاء ولله وسع علیم.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کس از شما از آیین خود برگردد، خداوند در آینده گروهی را می‌آورد که آنان را دوست دارد آنان نیز او را دوست دارند. اینان در برابر مومنان، سرافکنده و فروتن و در برابر کافران، سرافراز و مقترند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از نکوهش هیچ سرزنشی گری باک ندارند. این فضل خداست که به هر کس عطا می‌کند و خداوند گشایشگر داناست.
هنگامی که از پیامبر(ص) درباره‌ی این آیه پرسیدند، دست خود را برشانه سلمان زد و فرمود:
هذا و ذووه، ثم قال: لو کان الدین معلقا بالثریا و لتناوله رجال من ابناء فارس.
این مرد و هم وطنان او هستند. سپس فرمود: اگر دین به ثریا آویخته باشد هر آینه مردانی از فارس به آن دست می‌یابند. به این ترتیب، آن حضرت اسلام آوردن ایرانیان و کوشش‌های پر ثمر آنان را برای پیشرفت اسلام در زمینه‌های گوناگون، پیشگویی کرده و بشارت داده است.
4.
در آیه 198 و 199 سوره شعرا می‌خوانیم:
ولو نزلنه علی بعض الا عجمین
فقراه علیهم ما کانو به مومنین.
اگر آن را بر برخی از غیر عربها نازل می‌کردیم و پیامبر آن را برایشان می‌خواند(عربها) به آن ایمان نمی آوردند.
امام صادق(ع) درباره این آیه می‌فرمایند:
اگر قرآن بر غیر عربها نازل می شد عربها به آن ایمان نمی آورند، در حالیکه بر عربها نازل شد و غیر عربها به آن ایمان آوردند و این فضیلتی برای عجمهاست. در این آیه روحیات مختلف و ارزشمند ملت ایران به خصوص حق‌گرایی و استقامت در راه حق و نیز بی تعصبی آنها را ذکر کرده و ستوده است.؟

بنده برای اینکه صحبت به درازا نکشد خلاصه و مفید مواردی را می خواهم اشاره کنم:
بهترین کار برای قبول هر مطلب صحت منابع و راویان آن می باشد ولی در این مقاله مطالبی که از امام صادق (ع) نقل شده بدون منبع بوده و در ارتباط با آیات قرآن، کلمات قرار داده شده در داخل پرانتزها را هر قومی می‌تواند قرار بدهد و رای به برتری و لیاقت قوم خود دهد. ولی موضوع جالب این است. جریان این ثریا چیست؟ حال خوب است این ثریا نزدیک کره زمین نیست و الی یک تابلوی از ایمان و مطالبی از علم را در آنجا قرار می‌دادند و برای اینکه افکار عمومی را فریب دهند یک پرچمی را تحت عنوان پرچم ساسانی و یا درفش کاویانی را در آنجا قرار می دادند تا اکاذب خود را به اثبات برسانند؟ این آقایان خیال می کنند که اکنون هفتصد و یا هزار سال قبل می باشد تا آقایان با این احادیث جعلی مردم را فریب دهند و دعوای عرب و عجم سر بدهند!
برای درک صحیح افسانه ازدواج شهربانو با امام حسین به کتاب «شعوبیه ناسیونالیسم ایرانی» مراجعه شود و نگاه کنید به صفحات 189 تا 326. و موضوع جالب برگذاری مراسم ماتم و سوگواری برای شهربانو می‌باشد که در صفحات 326 تا 329 آمده است!
در صفحه 364 این کتاب در ارتباط با جعلیات عرب‌ها و فارس‌ها موارد جالبی آمده است:
.. 1
هماوردي زبان فارسی با زبان عربی و برتری آن بر سایر زبانها، با استناد به اقوال ابو حنیفه و شاگردان وی مبنی بر جواز قرائت نماز به زبان فارسی و نقل قطعات تاریخی ساخت شعوبیه از این قبیل که: ابو سعید بردعی گفته خواندن نماز تنها به زبان فارسی جایز است زیرا این زبان بر سایر زبانها برتری دارد، چرا که در حدیث[؟!] آمده: زبان بهشتیان عربی و فارسی دری است.
.... 3.
تفاخر نژادی و قومی ایرانیان بر ترکان، رومی و عربان که پیامبر گفته: ایرانیان و رومیان از فرزندان اسحاق بین ابراهیم هستند، این دو قوم، قریش عجم می باشند، منهی ترکان رومی(رومیان) دورترین مردم از اسلام بوده و این تنها (فارسها) هستند که به علم و دانش اگر در آسمانها باشد، دست می یابند[؟!]...
در صفحه 360 چنین می‌خوانیم: «.. فقهای شعوبی و یا متمایل به شعوبیه موفق شدند تا فتوای جواز قرائت نماز به زبان فارسی را صادر نمایند و در این زمینه رساله‌ها و کتابهائی نوشتند از جمله در سده سوم هجری ابو عبدلله بصری، متکلم و فقیه معروف، کتاب «جواز اصلوه بالفارسیه» را نوشت و می‌دانیم که در نیمه دوم سده نخست هجری مردم بخارا به فارسی نماز می‌خواندند،....»
با این توصیفات باید منتظر این باشیم که در سال‌های بعد اگر کنکور سراسری برچیده نشود چنین آیاتی تحت عنوان سوال کنکور طرح شوند و در جاهای خالی که به شکل پرانتز خواهند آمد دانش آموزان باید این کلمات من‌درآوردی آقایان شعوبیه‌گرا را قرار بدهند؟!
و شاید یکی دو سال بعد هم شاهد این باشیم نماز را اجبارا به زبان فارسی (شما بخوانید زبان حوری‌های بهشتی) بخوانیم!
در مورد سلمان عجمی که در کشور ما او را فارس حساب می‌کنند بهتر است به کتاب‌های ناصر پورپیرار مراجعه شود تا جعلی بودن شخصیت فارسی بودن سلمان سامی غیر عرب نیز مشخص شود.
آیا بس نیست این همه جعل و حدیث سازی. اطمینان دارم دست‌های پنهان یهود که در جعل حدیث و سایر تفرقه افکنی ها ید طولانی داشته به ریش همه مسلمانان از جمله شیعان می خندند.
  

هیچ نظری موجود نیست: