26 فوريه1992 مطابق با 7اسفند 1370صفحه تاريكي بر كارنامه سراسر خيانت و خونريزي داشناك هاي ارمني افزود. به شرح سلسله مقالاتي كه من باب يادآوري قتل عام هاي 92سال قبل آذربايجان غربي در ايران توسط نگارنده -اورمولو تايماز- به سلسله تحرير در مي آيد ، ديديم كه مسيحيان تحت تاثير قدرت هاي غربي و در جهت ادامه جنگ هاي صليبي در راستاي سياست تضعيف و حتي از بين بردن حاكميت خلق هاي ترك در عثماني ، ايران و افغانستان و زير تعليماتي كه توسط ميسيونر هاي مذهبي اعزامي از آمريكا ، بريتانيا ، فرانسه و اسپانيا مبادرت به قتل عام گسترده ترك ها در تركيه فعلي ، آذربايجان غربي و آذربايجان شمالي نمودند. در زمستان 1992 داشناك هاي ارمني كه از حمايت گردان هاي روسي و تانك ها و افسران روسي بهره مي بردند هجوم گسترده خود را به قره باغ، نگين هميشه آذربايجاني آغاز و در اثر بي تدبيري مسئولين آذربايجان و نبود كافي تجهيزات نظامي و حمايت بي دريغ همسايگان و بي تفاوتي و دست روي دست گذاشتن تركيه موفق شدند اين قسمت از جانمان را به همراه برخي از شهرهاي ديگر آذربايجان تصرف نمايند. ارامنه بر اساس عادت مالوف و بر پايه تز النصر بالرب با قتل عام هاي وحشتناك سعي كردند عزم مدافعان را سست و از پايداري مسلمانان ترك را از بين ببرند و بعد هم بازي ننه من غريبم را بر پايه صد سال تجربه در اين زمينه با موفقيت به روي صحنه تاتر سياسي در آورند و در مقابل كف زدن هاي ممتد هم پيمانان تاريخي خود در اروپا و نژادپرستان آريايي سر تعظيم فرود آورند. اما قتل عام شهرك خوجالي پرده از راز دشمن برداشت و آنها را رسواي دو عالم ساخت.در اين قتل عام وحشتناك 618نفر كه در ميان آنان 83كودك و 106 زن ديده ميشدند مثله و سوزانده شده و بي رحمانه شربت شهادت نوشيدند. در ميان اجساد شكم هاي پاره شده زنان و حدقه هاي خالي چشمان شهيدان بي رحمانه ترين صحنه هاي بشري قرن گذشته را رقم زدند. من به عنوان فردي از ملت آذربايجان ياد شهيدان صد سال اخير تاريخ آذربايجان را گرامي داشته و نسل كشي ارامنه بر عليه ملت ترك را محكوم نموده و اشد اعتراضات خود را به دولت اسلامي ايران اعلام و خواهان قطع روابط سياسي و بستن مرزهاي خود با اشغال گران ارمني مي باشم. اين خواست همه آذربايجاني ها و همه سر سپردگان آزادي و عدالت و اسلام در ايران مي باشد. تعاليم الهي اسلام نيز كه فتواي حضرت آيت الله زنجاني اخيرا بر آن صحه گذاشت مويد اين نظر مي باشد.
قره باغ بيزيمدير بيزيم اولاجاق
يك جوابيه مختصر به ماسيس:
مدتي است كه يك وبلاگ نويس ارمني مطالبي در مورد قتل عام ارامنه و آرتساخ (نام خود ساخته قره باغ كوهستاني) در وبلاگ خود نوشته و در قسمت نظرات وبلگ ها از جمله وبلاگ اورمو آذربايجانين قلبيدير مي گذارد. (http://www.gharabagh-armani.blogfa.com/)اخيرا پيامي براي اين شخص نوشتم با اين مضمون كه : من به شما خرده نميگيرم چون ميدانم خانواده هاي ارمني تحت تبليغات داشناكسيون و بعضي دول خارجي در صد سال گذشته (انگليس ، فرانسه و روسيه) كودكانشان را توري بار مي آورند كه گويا ترك ها آنها را قتل عام كرده اند در حاليكه ارامنه ، آسوريهاي وان (جيلو ها ) با همكاري اكراد صحنه هاي بسيار دلخراش از قتل عام ترك هاي آذربايجان غربي و در ايران و قتل عام هاي مخوف در باكو ، گنجه ، نخجوان ، قره باغ در آذربايجان شمالي پيش آورده و هزاران هزار را به قتل رسانده و ميليون ها را مجبور به كوچ و تحمل گرسنگي و سرما و رنج هاي نا محدود بشري كرده اند. همين وضعيت در برخي شهر هاي تركيه نظير ارزروم ، قارص ، آدانا برخي شهرهاي قارا دنيز و آنادولي مركزي نيز به كرات تكرار شده است. 24 آوريل نه روز فرمان قتل ارامنه توسط طلعت پاشا كه روز اعلام انقلاب ارمني توسط حزب داشناكسيون مي باشد. در زمينه عكس هايي كه در سايت هاي ارمني تحت عنوان مستندات قتل عام ارامنه نشر ميشود نظر من اين است كه قطعاً اين عكس ها نه اجساد ارامنه بلكه مسلمانان ترك مي باشد. زيرا با توجه به دوربين هاي آن موقع و تكنيك هاي عكاسي به هيچ عنوان يك ملت كه در حال فرار و هزيمت بوده و به شدت تحت گلوله باران و تهاجم ترك ها قرار داشته نمي توانسته چنين عكس هايي را بردارد . اكثر اين تصاوير توسط آقا پطروس و عكاسان ارمني از صحنه هاي قتل و تجاوزي كه بر مسلمانان روا شده برداشته شده است تا بعدا آلت پروپاگاندا و تهييج نسل هاي بعدي ارمني قرار گيرد . اكنون دشمني با ترك هاي مسلمان ايدئولوژي ارامنه بخصوص دياسپورا يا ارامنه پراكنده در جهان بخصوص لابي مستقر در آمريكا را تشكيل مي دهد . كه هم باعث زحمت براي كشور تركيه و آذربايجان ولي بيشتر باعث فقر و تضييقات ارامنه ساكن در ارمنستان فعلي شده است.
در ادامه آقاي ماسيس نويسنده وبلاگ مزبور با رعايت كامل ادب از من در خواست ارائه مستندات را نموده بود . در جواب ايشان به برخي كتاب هاي منتشر شده در ايران به صورت كاملا خلاصه اشاره مي كنم . در آينده نزديك سلسله مقالاتي تحت عنوان قتل عام ترك هاي مسلمان در اورميه ، سلدوز ، سلماس و خوي در همين وبلاگ درج خواهم نمود.( با اين تو ضيح كه نگارنده خود تعداد زيادي از اقوام پدري و مادري خود را در جريان اين قتل عام ها از دست داده ام و داستانهاي يسيار زيادي از پدر بزرگ ؛ عمه و عموهاي مادري خود به خاطر دارم كه همه پيش چشمان ايشان اتفاق افتاده است.)
سالهاي خونين – محمد سعيد اردوبادي
يادداشت هايي از آشوب عشايري و سياسي آذربايجان – سرلشكر عبدالله خان امير طهماسبي
تاريخچه اروميه-رحمت الله توفيق
تاريخ هجده ساله آذربايجان – احمد كسروي
تاريخ رضائيه – محمد تمدن
جيلولوق – دكتر ملك نيا ديلمقاني
قتل عام مسلمانان در دو سوي ارس- صمد سرداري نيا
ايروان يك ولايت ترك نشين بود- صمد سرداري نيا
اورميه در گذر زمان – حسن انزلي
گزارشات مرحوم معتمد الدوله كارمند وزارت خارجه – اسناد وزارت خارجه
و ده ها تاريخچه ، خاطرات ، دست نوشته ها و مطالبي كه در سايت هاي مختلف درج شده وبا يك جستجوي ساده در گوگل قابل دست رسي است.
اجمالاً تا اين كتاب ها توسط ايشان تهيه شود يك سايت كه حاوي سلسله نوشتاري تحت عنوان
مجموعه مجلدات میراث اسلامی، به کوشش رسول جعفریان، جلد دهم،( بخش تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماكو در آذربايجان، تالیف ميرزا ابوالقاسم امين الشرع خويي، به كوشش علي صدرايي خويي)، قم، کتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ق)، از صفحه 13 تا صفحه 80 جهت مطالعه ايشان وساير خوانندگان گرامي معرفي مي كنم:
البته قبلا ً بارها دولت و آكادميسين هاي تركيه از ايروان خواسته اند تا آرشيو هاي تاريخي خود را بروي محققان باز كند كه هر بار طرف ارمني از آن طفره رفته است . اگر ايشان و سايرين كمي انصاف داشته باشند حداقل در پيش خودشان كمي بايد به صحت ادعاهايي كه مطرح مي كنند شك كنند. به هرحال اين مسئله يك امر تاريخي است كه بايد طرفين دعوا به تور منصفانه به حل و فصل آن بكوشند تا تاريخ يك بار ديگر تكرار نشود. يك جمله ديگر و سپس ختم كلام : "ما شما را خواهيم بخشيد ولي هرگزفراموش نخواهيم كرد."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر