روزنامه شرق يكي از تريبون هاي رسمي جريان اصلاح طلبي مي باشد و حملات مستقيم و غير مستقيم اين روزنامه به مليت هاي غير فارس در ايران چيزي نيست كه پنهان از ديدگان انديشمندان باشد. اخيرا مقاله اي از شخصي به نام محمد بقايي با نام نويسندگي ماكان را در اين روزنامه ديدم . تيتر مطلب چنين است :
نامه سرگشاده به وزير ارشاد
اينجا ايران است
توصيه مي كنم با مراجعه به آدرس :
ابتدا اين مقاله خوانده شود و سپس به چند نكته توجه كنيم :
اول اينكه دكتر محمد بقايي (ماكان) كيست؟
در شرح حال وي كه در صفحه فيس بوك وي درج شده چنين مي خوانيم :
دكتر محمد بقايي ماکان استاد تاریخ و ادبیات دانشگاه
اقبال شناس، نويسنده و مترجم
محمد بقايي كه نام قلمش ”ماكان“ است. در رشته زبان و ادبيات فارسي دردانشگاه تهران تحصيل كرده و از دانشگاه نوا ايالات متحده، ديپلم عالي زبان انگليسي گرفته است. وي در دهه چهل با انتشار مقالات تحقيقي در زمينه هاي ادبي و فلسفي، در عرصه مطبوعات شناخته شد.
بقايي بيش از 64 جلد كتاب در موضوعات گوناگون از جمله ادبيات فارسي، فلسفه، تاريخ و الهيات به رشته تحرير درآورده است. وي 24 جلد كتاب در خصوص پيام ها و فلسفه علامه اقبال لاهوري دارد. ايشان تنها نماينده از جمع نمايندگان كشورهاي مختلف بوده است كه به دريافت لوح زرين افتخار از سوي پرويز مشرف، رئيس جمهور پاكستان نائل آمد.
دوم اينكه ادبيات و لحن اين مقاله چيست؟
مقاله اينطور شروع ميشود: ايران كشور پهناوري است با نزديك به 000/650/1 كيلومتر مربع كه در آن اقوام بسيار با گويشهاي خاص خود زندگي ميكنند. يكي از آنها آذري است كه مانند ديگر گويشها مورد احترام همه ايرانيان است، چندان كه از آن به «لهجه شيرين» تعبير ميشود.
در ادامه مي نويسد:
آذري كنوني خاص ايران و سرزمينهايي است كه در محدوده ايران فرهنگي جاي ميگيرند. بيشترين واژگان اين گويش از كلمات فارسي تشكيل شده و از همينرو با زبان تركي تفاوت اساسي دارد. بهطوري كه نه آذري زبانها، تركي را در مييابند و نه تركزبانها آن را ميفهمند.
سوم اينكه موضوع نامه چيست؟ و به عبارت ديگر نويسنده از چه چيزي در عذاب است ؟
مطلب اين است كه اين استاد زبان فارسي و اقبال شناس و استاد تاريخ از انتشار يك كتاب كه در آن به مزيت هاي تركي بر فارسي و تبار شناسي تركان آزربايجان و تاريخ صحيح آزربايجان پرداخته شده معترض است و جا به جا به مميزي ارشاد اعتراض مي كند كه چرا به اين كتاب اجازه انتشار داده شده . همه جا مي خواهد بگويد كه اين حرف ها پان تركي است و از تلوزيون گوناز سرچشمه مي گيرد. و دائم نگران از برملا شدن نويسندگان متعلق به نسل جديد شعوبيه در ايران است . در جايي مي نويسد:
او(منظور نويسنده كتابي كه مضامين پان تركي دارد) به استادان تراز اول حوزههاي زبانشناسي، تاريخ و ادب فارسي مانند ماهيار نوابي، منوچهر مرتضوي، عنايتالله رضا، يحيي ذكاء، حسينعلي كاتب، ناصح ناطق، رضا زاده ملك و امثال اينان كه اگر يك غم داشتند، غم ايران و زبان فارسي بود با مبتذلترين كلمات ميتازد. آثار و افكارشان را به تمسخر «ايروني بازي» و «خندهدار و مضحك» ميخواند.
در پايان نويسنده مقصود خود از نوشتن اين نامه را تلويحا تبليغات براي كتاب جديد خود و طلب ساپورت مالي و عقيدتي از طرف اداره ارشاد عنوان مي كند و نامه اش را چنين به پايان مي رساند: اميد است در صورت ارسال كتاب مذكور از سوي ناشري خصوصي جهت مميزي و دريافت مجوز توصيه فرمايند به همان ميزان انعطاف و اغماض در بررسي اين كتاب كه يكسره در تحكيم و شرح عناصر و اركان فرهنگ و هويت ايراني است ، معمول دارند كه درباره آن يك داشتهاند تا امثال آن مولف وقتي گاه و بيگاه از راديو ميشنوند "اينجا ايران است" باورشان شود كه به واقع چنين است.
نكته آخر:
قصد نگارنده (اورمولو تايماز) جواب دادن به ترهات اين آقا و امثال ايشان نيست . اگرچه قبلا در سلسله مقالات شعوبيه بزرگترين نهضت جعل تاريخ و دروغ سازي به اين موضوع پرداخته ام ، بلكه ياد آوري اين اصل مي باشد كه زبان فارسي و حقير شمردن تركي و عربي و غير فارس با ترساندن از خطر تجزيه ايران و توتم تماميت ارضي ايران ايدئولوژي رسمي منكوب كردن و سياست آسيميلاسيون بر ضد ايرانيان غير فارس مي باشد. نژاد پرستي و عقايد پوچ و ايروني بازي قطعا دشمن اول ملل ساكن در ايران هستند و به عكس تبليغات مسموم پان ايرانيست ها نه تنها باعث حفظ تماميت ارضي ايران نخواهد شد بلكه تنها و موثرترين علت تجزيه ايران درآينده نزديك هم همين افكار استعماري و نژاد پرستانه خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر