سلسله مقالاتي كه با عنوان" قتل عام در آزربايجان را فراموش نكنيم" قبلا در" وبلاگ اورمو آزه ربايجانين قلبيدير " در بلاگ فا منعكس شده بود به علت مسدود شدن بلاگ فوق به دستور مقامات قضايي از دسترس خوانندگان عزيز خارج شده است. ياد آوري اين وقايع نه براي ايجاد حس تنفر بلكه براي جلوگيري از تكرار دوباره آنها واجب است .ماندلا مي گويد: ما شما را مي بخشيم ولي هرگز فراموش نخواهيم كرد.اين وقايع اسف ناك و بي اندازه دهشت برانگيز به طور كلي از يادداشت تاريخي كتاب هاي درسي و تاريخ رسمي ايران پاك شده است در حاليكه قسمتي مهم از تاريخ اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم كشورمان مي باشد. از اين روي جهت درج در اينترنت و براي دسترسي همگان يك بار ديگر مقالات مزبور را براي بار دوم در " وبلاگ اورمو آزه ربايجانين قلبيدير "به ميهمانداري بلاگر دوباره منتشر مي كنم . البته مي توانيد نسخه پي دي اف اين مقالات را از قسمت دانلود كنيد همين وبلاگ به آرشيو خود بيافزائيد.
همانطور كه قبلا نيز در اين سلسله يادداشت ها عنوان گرديد ارامنه بومي آذربايجان بعد از اشغال روس ها در 1909شروع به بد رفتاري و قتل و غارت همسايگان مسلمان خود نمودند و بعد از انقلاب روسيه و خروج نيروهاي اشغال گر روس از آذربايجان با تشكيل دو گردان رزمي به بنيه ارتش آسوري ها پيوستند. از طرف ديگر آندرانيك جلاد معروف از قفقاز با اردوي 5000نفري خود وارد آذربايجان و عزم تصرف خوي و تشكيل ارمنستان بزرگ را نمود كه البته شكست خورد .
در اين بين ارامنه سعي نمودند با نيرنگ و قلب واقعيت قتل عام هاي آذربايجان را يك سره به جيلوها و اكراد نسبت دهند و خود را بي گناه نشان دهند . در ضمن با ذكر مهرباني ها و نظر مساعد مردم آذربايجان نسبت به خود ، چنين جلوه دهند كه ارامنه نيز قرباني جلوها و عثماني ها مي باشند . با هم به برخي از اين اسناد به نقل از مجله آيگ چاپ تبريز كه نكته نظرات داشناكسيون را منعكس مي كند مي پردازيم(منبع : فصلنامه فرهنگی ارمنيان - پیمان - شماره 33 - سال نهم - پاییز 1384 ):
مترجم: دکتر کارن خانلری
- مورخه 1 ژانویهٔ 1918 (1296ش)، شمارهٔ1 :
سرمقاله: ارامنهٔ آذربایجان به رغم مساعدت عالی دولت و با وجود رفتار برادرانهٔ مردم آذربایجان همچنان روزهای بحرانی خود را سپری می کنند. با ترک مخاصمه و تخلیهٔ جبهه ها، عرصه برای راهزنان کرد و عثمانی در آبادی هایمان باز شده است
- مورخه 11 فوریهٔ 1918 (1296ش)، شمارهٔ7:
خوی - 20ژانویه: مردم در تاریخ 16 ژانویه به قصد خلع سلاح به گروه مسلح آسوریان، که کمی دورتر از شهر خیمه زده بودند، یورش بردند. جلویان آسوری ابتدا سعی در دفاع داشتند که چندان طول نکشید و با به جا گذاشتن شش کشته و هفت مجروح مجبور به فرار شدند.
در این میان به ارامنه هیچ خسارتی وارد نشد و حتی قاضی شهر ارامنه را گردآورد و به آنان گفت: ‹‹ما با شما کاری نداریم. شما تبعهٔ ما هستید و برای ما آذربایجانی و ارمنی یکسان است. اگر احدی جرئت کرد به شما توهینی بکند فوراً به من اطلاع دهید››. رابطهٔ ما با آذربایجانیان بسیار حسنه است...
مورخه 25 فوریه 1918 (1296ش)، شمارهٔ9 :
سرمقاله: بر اساس افکار درج شده در سرمقالات اخیر صریحاً می توان نتیجه گیری کرد که رهایی و پیشرفت راستین کشورمان به صلح و آرامش بستگی دارد. صلحی که نه تنها دولت بلکه احزاب مترقی کشورمان باید از آن حمایت کنند... کلیهٔ عناصر تحریک کننده را می توان به دو گروه تقسیم کرد:
نخست عناصری که از خارج مرزهای کشورمان را درنوردیده و تحت عناوین مختلف اذهان عمومی را مسموم می کنند.‹‹ارمنی قاچاق قفقاز››، ‹‹ترک انقلابی قفقاز›› و ‹‹جلوی[1] ناآگاه›› آن بلایای خارجی اند که به صلح و آرامش کشورمان لطمه می زنند و زمینه را برای بروز حوادث تلخ مستعد می سازند. از سوی دیگر عوامل داخلی مشکوک نیز که در واقع قربانی فعالیت های این مهاجران خارجی اند به ابزار دست آنان تبدیل شده اند.
گروه دوم عناصر رشوه خوارند که رسماً به منزلهٔ یک حقوق بگیر در راستای سیاست های دشمنان خارجی خدمت می کنند. برای این افراد میهن پرستی و خلق گرایی مفهومی ندارد و صرفاً رشوهٔ دریافتی و میزان آن مهم است.
خوی - 4 فوریه: چند روز پیش در خارج از شهر، میرآقا، سردار نامی انقلابیون منطقه، به قتل رسید. وی حامل دستوراتی از تبریز بود. هنوز هویت قاتلان مشخص نشده است. در مراسم باشکوه خاکسپاری وی تمام اقشار خوی، از محصلان گرفته تا بازاریان، با گروه های مجزا مزار این انقلا بی شریف و معتقد را دوره کرده بودند.
حاضر نبودن ارامنهٔ خوی کاملاً مشهود بود. این ارامنه، که تنها قادر به ایراد نطق هستند، در جایی که باید حضور داشته باشند از خانه های خود خارج نمی شوند. تنها روز پس از مراسم، ارامنه به رهبری چند تن از کشیشان به برادر متوفی تسلیت عرض کردند.
و اما در شهر چه می گذرد؟ انقلابیون آذربایجانی، به خصوص حزب دمکرات، قاضی فعلی را به رسمیت نمی شناسند و با گردآوری افراد مسلح به دور خود حرکتی مجزا را به وجود آورده اند. حتی افراد غیرحزبی نیز پیرو آنان شده اند و به فعالیت های خودسر و مستقل دست می زنند.
سلماس - خبر آورده اند که دو جوان ارمنی، که در مقام سوار نزد یک خان آذربایجانی خدمت می کردند، در جادهٔ سلماس به قتل رسیده اند
مورخه 18 مارس 1918 (1297ش)، شمارهٔ12 :
قتل مارشیمون: بر اساس اخبار به دست آمده مارشیمون که به تازگی با هفتصد نفر و دو توپخانه به سلماس رفته و در قریهٔ خسروا سکنی گزیده بود به دعوت سیمیتقو به ضیافت ناهار رفته و به دست او در دوم مارس کشته شده است. هم اینک درگیری میان اکراد و جلویان برقرار است که در اثر آن اهالی منطقه متحمل خسارات شدیدی شده اند.
آخرین اخبار: دومین هیئت نمایندگان آذربایجانی اطلاع می دهند که به بهانهٔ قتل مارشیمون جلویان حملات جدیدی علیه ارومیه و اطراف آن شروع کرده اند. درگیری های شدیدی در شهر و اطراف آن در حال روی دادن است
مورخه 25 مارس 1918 (1297ش)، شمارهٔ13
سرمقاله: در سرحدات وضعیت پرتنشی پدید آمده است...
افراد مسلح نامسئول به جان هم افتاده و اموال و جان مردم بی دفاع را به خطر انداخته اند...
معلوم نیست چرا و برای چه دهقانان آذربایجانی ارومیه تاکنون دوبار به دست جلویان مسلح از دم تیغ گذشته و تاراج شده اند؟
چنین جنگ بی معنایی هم اکنون در سلماس در حال روی دادن است. اکراد راهزن نیز این بار با قتل مارشیمون فرصتی مناسب به دست دادند...
کشتار و خونریزی در ارومیه و سلماس کافی است. قربانیان خواهان انتقام نیستند بلکه عدالت طلب می کنند. مردم بی گناهی که دچار کابوس کشتار و وحشت هستند نان، آزادی و صلح می خواهند.
راه دیگری جز اطفاء این حریق باقی نمانده است و این تنها راه انسانی و دمکراتیک است که باید همهٔ ما پیروی آن باشیم
مورخه 1 آوریل 1918 (1297ش)، شمارهٔ14
سلماس - 24 مارس: درگیری خونین میان سیمیتقو و آسوریان در جارا دو روز ادامه داشت.
26مارس: وضعیت در سلماس کماکان تغییری نکرده است. تقریباً تمام نیروهای آسوری از سلماس به ارومیه عقب نشینی کرده اند. در ارومیه باز هم جنگ درگرفته است. آسوریان در تلاش اند تا نیروهای خود را از منطقه جمع آوری کنند و در ارومیه متمرکز سازند.
27مارس: تقریباً تمام نیروهای آسوری از سلماس عقب نشینی کرده اند. گروهی ناچیز حدود چهل پنجاه نفر از آنان مردم منطقه را به تنگ آورده اند. آسوریان از مردم سلماس خواسته اند تا طی پنج روز سلاح های خود را تحویل دهند
مورخه 8 آوریل 1918 (1297ش)، شمارهٔ15 :
اخبار (به نقل از نشریهٔ تجدد): چند افسر ترک به ساوجبلاغ آمده اند ولی با چه هدفی مشخص نیست.
آسوریان با تصرف دیلمان صدیق خان سرتیپی را در مقام قاضی شهر منصوب کردند. وی به تازگی به خوی رفته و در آنجا بازداشت شده است.
ـ اهالی قراء ارمنی نشین اطراف خوی به شهر خوی منتقل شده اند. با ترتیباتی که قاضی خوی اتخاذ کرده است آنان از امنیت کامل برخوردار خواهند بود.
اکراد سیمیتقو در اطراف خوی به چپاول و تاراج قراء ارمنی نشین و ترک نشین مشغول اند. خبری دال بر حملهٔ این افراد به قریهٔ ارمنی سیداوار در دست است
مورخه 15 آوریل 1918 (1297ش)، شمارهٔ16
سرمقاله: خبرهای اخیر حاکی از آن اند که دولت عثمانی اتفاقات غیرمنتظرهٔ واقعی برای آذربایجان تدارک دیده است. در جای جای کشورمان گروه ها و مستشاران گوناگون ترک نمایان می شوند و دیگر مرزی وجود ندارد.
این تهدید عثمانی علیه آذربایجان البته پدیدهٔ نوینی نیست.
مملکت ایران در معرض تجزیه قرار دارد. مردم ایران باز با تهدید مواجه اند. با رهایی از روس ها نباید کشورمان یوغ دیگری را برگردن نهد. باید هرچه زودتر دربارهٔ این امر اندیشید و این اندیشیدن نباید خودسرانه باشد بلکه باید با مشارکت شهروندان صورت پذیرد.
به دور از هرگونه تبعیض قومی و دینی وظیفهٔ هر شهروندی است که در برابر این تهدید قد علم کند و آماده باشد. شهروندان، دمکرات ها و دولت باید هم نوا شوند و علیه هر اقدامی که منجر به تجزیهٔ کشورمان خواهد شد ایستادگی کنند.
اخبار(به نقل از نشریهٔ تجدد): از 10 آوریل به مدت دو روز و دو شب درگیری آسوریان و قوای امیر ارشدی در موغانجوق ادامه داشت... بالأخره آسوریان با دادن تعداد زیادی کشته و زخمی مجبور به ترک مواضع خود و عقب نشینی شدند. سواران امیر ارشدی بسیار شجاعانه نبرد می کردند.
اعلامیهٔ حزب دمکرات: در اعلامیهٔ مورخ 11 آوریل، حزب دمکرات در مورد اوضاع وخیم کشور به بحث پرداخته و پس از ذکر عوامل مختلف بر دو عامل مهم و اصلی یعنی بحران نان و شورش آسوریان تأکید کرده است و اذعان می دارد که در حد امکان وظیفهٔ خود را در قبال حل آنها ادا کرده است. همچنان که حزب در بحران نان با موفقیت نقش خود را ایفا کرده در مورد مسئلهٔ آسوریان نیز کمال مساعدت را برای گردآوری و تشکل نیروهای مسلح از خود نشان داده است... امید داریم که آسوریان آگاه شوند و با مشاهدهٔ این اقدامات صریح و قاطع به شورش خاتمه دهند و برای منافع راستین خود سریعاً دست از اعمال خونین خود بردارند و سلاح های به خون آغشتهٔ خویش را بر اساس مفاد عهدنامهٔ پیشنهادی تحویل دهند
مورخه 6 می 1918 (1297ش)، شمارهٔ19
خوی - 28 آوریل: تمامی ارامنهٔ اطراف خوی مورد تاراج قرار گرفته و با ترک خانه و کاشانهٔ خود هم اکنون در شهر مستقر شده اند و نمی توانند از محل سکونت خارج شوند. همسایگان آذربایجانی نسبت به ارامنه کمال مساعدت را نشان داده اند و به آنان پناه می دهند. این حسن رفتار از قاضی شهر، کمال پاشا خان، نیز مشهود است.
در حال حاضر در شهر و اطراف خوی چند هزار اکراد مسلح دیده می شوند. دیروز نیز تعداد زیادی از عثمانیان وارد شهر شده اند (بر اساس یک منبع دیگر تعداد آنان به 1200 تن می رسد – سردبیر).
اعلامیهٔ شورای ملی ارامنهٔ تهران: از تمام ارمنیان ایران می خواهیم که همچون گذشته دنباله روی سیاست های دولت باشند و به مواضع بی طرفانه وفادار بمانند. بر این اساس مقرر می دارد که:
1.با تمام قوا علیه تأثیرات خارجی قد علم و روابط حسنه با همسایگان مسلمان را حفظ کنید.
2.هر کجا که منافع عالیهٔ ایرانیان در خطر باشد از هیچ کوششی در راه حفظ آن دریغ نکنید.
آذربایجان: هیئت صلح ارامنه به رهبری خلیفهٔ ارامنهٔ آذربایجان، نرسس ملیک تانگیان، وارد ارومیه شده است.
در مورد اعضای این هیئت در نشریه مورخه 26 مه 1919 (1297ش)، شمارهٔ 17 می خوانیم:
براساس درخواست شورای مختلط ارومیه از کمیتهٔ مرکزی حزب داشناکتسوتیون، برای شروع اقدامات صلح و به منظور عادی سازی روابط و ارتباطات و منع فعالیت دسیسه گران، هیئت صلحی به رهبری خلیفهٔ ارامنهٔ آذربایجان، نرسس ملیک تانگیان، و متشکل از استاندار ارومیه، نمایندهٔ حزب دمکرات، اجلال الملک، و دو معاونش و نمایندگان کمیتهٔ مرکزی جرماک و مناتساکانیان در تبریز تشکیل شد و در اوایل ماه مه به ارومیه رسید
مورخه 1 ژانویهٔ 1919 (1297ش)، شمارهٔ1
زندگی حزبی: حزب دمکرات توصیه پذیر نمی نمود. در حالی که مقامات رسمی و حتی استاندار از ارومیه آمده بودند و از داشناکتسوتیون تقاضای میانجیگری و تشکیل هیئت صلح می کردند دمکرات ها اعضا و نمایندگان این هیئت را در شرف خانه متوقف کرده بودند تا شاید گروه مسلح امیرارشدی موفق به برقراری صلح شوند اما با شکست ارشدی دمکرات ها به اشتباه خود پی بردند و مجدداً خواهان میانجیگری ما و حل مسالمت آمیز بحران شدند
مورخه 26 مه 1919 (1297ش)، شمارهٔ17
براساس درخواست شورای مختلط ارومیه از کمیتهٔ مرکزی حزب داشناکتسوتیون، برای شروع اقدامات صلح و به منظور عادی سازی روابط و ارتباطات و منع فعالیت دسیسه گران، هیئت صلحی به رهبری خلیفهٔ ارامنهٔ آذربایجان، نرسس ملیک تانگیان، و متشکل از استاندار ارومیه، نمایندهٔ حزب دمکرات، اجلال الملک، و دو معاونش و نمایندگان کمیتهٔ مرکزی جرماک و مناتساکانیان در تبریز تشکیل شد و در اوایل ماه مه به ارومیه رسید.
همانطور كه مي بينيد ارامنه فرشته هايي هستند كه خود قرباني آسوري ها شده اند و براي آسايش و رفاه ايران بال بال مي زنند .عكس زير قسمتي از زرادخانه اين فرشته ها را نشان مي دهد كه بعد از آزادسازي عساكر عثماني گرفته شده . ارامنه در اين مورد ساكت هستند ولي فكر مي كنم اگر خجالت نكشند شايد عنوان كنند كه اين اسلحه ها را براي شكار گنجشك تهيه كرده بودند نه شكار همسايگان ترك خود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر