حامد عطائی/ به این جمله ها دقت کنید: "بزرگترین کارخانه خودروسازی خاورمیانه، با ظرفیت تولیدی 150هزار خودرو در سال در شهر کاشان با دست رئیس جمهور افتتاح شد(خبرگزاریها- 19/2/89)"
"محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور با اعلام اینکه سال آینده خط تولید خودرویی به نام مردم آذربایجان به بهره برداری می رسد، گفت: این خودرو مدل بالا توسط ایران خودرو تولید خواهد شد.(خبرگزاریها- 27/8/88)”
" اتوبان دو طبقه امام خمینی(ره) اصفهان به طول 5 کیلومتر و با اعتبار 720میلیارد ریال در اصفهان و به دست رئیس جمهور افتتاح شد. (24/12/88)"
این جمله ها را کجاها می شود شنید؟
"نمایندگان استان اصفهان با وجود اختلافات عمیق سیاسی در مباحث کلان مربوط به منافع منطقه ای تعامل و تفاهم دارند"
"کویرها آباد شدند سرزمین سبز من کجاست؟"
" من به مردم بدهکارم"
"باید حق آذربایجان را از منابع ملی وثروتهای کشور مطالبه کرد"
"10درصد ارزش افزوده بخش دام و طیور کشور به آذربایجان غربی تعلق دارد"
"آذربایجان غربی با تولید یک سوم عسل کشور رتبه اول را در اختیار دارد"
"دومین استان کشور از نظر منابع آب،آذربایجان غربی است"
"10درصد آثار و ابنیه تاریخی و دو اثر از 9اثر ثبت شده در فهرست جهانی کشور در آذربایجان غربی است"
"بزرگترین ذخیره طلای خاورمیانه در آذربایجان غربی است"
"فرشهای افشار تکاب، ماهی خوی و مهاباد دارای شهرت جهانی اند که همه ساله تاجران و سوداگران بین المللی را به این استان می کشاند"
"این استان با تولید 800هزار تن سیب 33 درصد سهم تولید سیب کشور را دراختیار دارد"
و...
حالا در مورد این جملات چه نظری دارید؟
" فاخرترین پروژه عمران شهری متناوبا گرفتار کارشکنی های پیمانکاران از زمان پیش بینی شده ماهها عقب است"
"آذربایجان غربی حتی یک متر هم آزادراه ندارد"
" کنسانتره ارزان قیمت وارداتی چینی دو سال است که کارخانجات تبدیلی آذربایجان غربی را در آستانه ورشکستگی قرار داده است"
"محموله های سیب تولیدی باغات استان به دلیل کیفیت پایین، نوروز امسال از استانهای دیگر دیپورت شدند "
" با وجود کلانشهر شدن ارومیه هنوز یک هتل 4ستاره در این شهر یافت نمی شود"
...
جملات ابتدایی این نوشتار مطالب مستندی است که به دلیل قابل اثبات بودن بیشتر اشک ما اهالی آذربایجان غربی را درمی آورد!
دومی ها از جمله های کلیشه ای است که کاندیداهای نمایندگی هرچهارسال یکبار برای مردم ردیف می کنند و اشک مردم را مضاعف می کنند!!
اما جملات سوم واقعیتهای موجود و ذره ای است از آنچه زیر پوست این استان محروم پنهان است. مراثی ای که کوچه بازار و صف نانوایی و داخل تاکسی مردم به هم تعریف می کنند و در دل گریبان خود را چاک می دهند.این واقعیتها چون رسانه ای نمی شود و رسانه ای در استان نیست و نمی تواند(!!!) آنها را بازبتاباند مختص همان محافل عوامانه ماست که البته چون فاصله بین مردم و رسانه ها همچون فاصله مردم و مسئولین و ایضا نمایندگان مرثیه سرایش(!) هست برای هیچ کدام از هموطنان و ساکنین دیگر مناطق کشور قابل درک و هضم نیست.
امروز بزرگترین کارخانه خودروسازی خاورمیانه در شهر کاشان از توابع استان اصفهان راه اندازی شد و رئیس جمهور در مراسم افتتاح از تولید خودرویی تماما ایرانی با خط تولیدی تماما ایرانی تر(!) حرف زد و ضمن اینکه اسم خودرو را (تیبا)نام پرمسمایی خواند از خودروسازها خواست که در آینده محصولاتی با نامهایی چون تبریز، شیراز، کاشان و... بسازند.
معاون اول رئیس جمهور ماهها پیش گفته بود که از آنجا که احمدی نژاد آذربایجانیها را خیلی دوست دارد قرار است خودروی لوکس" آذربایجان " سال آینده(یعنی همین امسال-89) و در شرکت ایران خودرو تولید و روانه بازارهای کشور شود.
این خط تولید قرار است در تبریز راه اندازی شود.
نمی دانم صداقت کدامیک از مسئولین و سیاستمداران کشور(که همگی بالاتفاق صادقند الحمدلله) وزین تر و گران تر است اما یک چیز را باید از مجموعه گفتارهای بالا نتیجه گرفت.
مردم آذربایجان غربی تمام حرفهای مسئولین و نمایندگانشان را به یاد دارند و از آنجا که حافظه قوی ای دارند خوب می دانند حرف چه کسی را در موعدش بر پیشانی اش یچسبانند!
اما یک سوال اساسی:به یاد داریم 12 نماینده آذربایجان غربی کی و کجا دور یک میز نشسته اند؟
شنیده ایم در کدام سفر دولتمردان و یا رئیس جمهور همگی همراه ایشان برای دردهای مشترک منطقه کمیسیون مشترک تشکیل دهند؟
از 12 نماینده فعلی آذربایجان غربی کسی 4 نماینده همفکر و همدل که حرف و عملش در همراهی و یکصدایی با دیگر همکارانش بخواند را کسی سراغ دارد؟
طرفه آنکه: وقت آن نیست که نماینده های استان برای توسعه استان دور هم چایی بنوشند و برنامه بریزند، یک ساعت برای فکر و فقط فکر کردن در مورد اینکه آباد کردن ویرانی های استان عزیزمان نیازمند همت جمعی و حرکتی همگرا دارد می تواند جزو افتخارات دوران نمایندگی باشد؛باور بفرمایید!
من بعنوان شهروند ناب و درجه یک ایرانی با شنیدن خبرهایی از این دست - که کمتر از گوشه و کنار میرسد!- و با دیدن پیشرفت و توسعه بخشی از این مرز و بوم خوشحال و از پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی مفتخر میشوم ولی خیلی صادقانه بگویم ازافتتاح کارخانه خودروسازی کاشان هیچ حظی نبردم؛ این افتتاح دهن کجی بزرگی بود به همه ماهایی که از سیاسیون و نمایندگان مجلس مان گرفته تا رانندگان تاکسی و مردم کوچه بازارش عشق زدن حرفهای سیاسی و دم زدن از عقب ماندگیهای گریه آور داریم...
۱ نظر:
chox yasha gardash
sanin kiminlare allah saxlasin
ارسال یک نظر