پنجشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۹

خاطرات و آتاتورک

ما نه از آسمان و عالم غیب بلکه مستقیما از زندگی الهام می گیریم، ایده آل ما حرکت با عقل و منطق و هوش و ذکاوت است


مصطفی کمال آتاتورک رهبری بود که درقبال رفتارهای صمیمانه و بی ریا از خود مسامحه و بردباری نشان می داد. این حسن نیت رهبر کبیر در روزهای سختی که وی از حیات نظامی کناره گیری نموده و در راه سازماندهی ملت خود تلاش می نمود با یک واقعه و طرز برخوردش پس از این واقعه بشکل ملموس نمایان گشت. هنوز اجلاسی با شرکت نمایندگان مردم تشکیل نیافته بود. مصطفی کمال با کناره گیری از حیات نظامی دیگر اتوریته ای برایش باقی نمی ماند. به همین علت نیز تا آنجا که ممکن بود می بایست یونیفرم نظامی با آرم سلطنتی را که در نزد اشراف و توده های مردمی برای او نفوذ و قدرت بهمراه می آورد، برای مدتی طولانی برتن نگاه می داشت. مردم به دولت وقت اعتبار و ارزش قائل بوده و به آن اطمینان می ورزیدند. مصطفی کمال درحال کناره گیری از حیات نظامی بوده و به همین علت خواه ناخواه استعفا نمود. خبر اخراجش از ارتش نیز بعد از استعفا به گوش رسید .
روزی در حین صحبت مصطفی کمال با رئوف بیگ، کاظم بیگ رئیس ستاد، بازرس ارتش و کاتب کلیه امور مخابراتی به نزد شان آمده و پس از دادن سلام نظامی چنین گفت: دیگر امکان ندارد که در این مقام بکار خود ادامه دهم. اگر اجازه بدهید می خواهم تا از کاظم کارابکیر پاشا پست جدیدی طلب کنم. با اجازه تان پرونده ها را به چه کسی تحویل بدهم ؟
مصطفی کمال و رئوف بیگ از این سخنان شگفت زده شدند و مصطفی کمال با چشمانی پر از اشک به کاظم بیگ رو کرده و گفت: پس اینطور آقای عزیز؟ پرونده ها را به خسرو بیگ بدهید.
کاظم بیگ با طرزی مغرورانه از آنجا دور شد. مصطفی کمال روبه رئوف بیگ کرده و گفت: دیدی؟ آیا رتبه و یا یونیفرم اهمیتی ندارد ؟
کاظم بیگ از آشنایان مصطفی کمال از رومئلی بود. آتاتورک بعدها او را بخشیده و در دوره جمهوریت مقام استانداری و پست بازرسی کل منطقه تراس را بوی محول ساخت. کاظم بیگ ازجمله افرادی گردید که سوگند وفا داری و پایبندی به مصطفی کمال تا دم مرگ را خورده بودند. وی درپی تدوین قانون نام خانوادگی اسم فامیل دیریک را بخود گرفت.
آتاتورک از اوصاف برجسته ای مانند ایده آلیست و رئالیست که متضاد هم بنظر می رسند برخوردار بود. وی از نظر ملی تماما ایده آلیست و از نظر طرز عمل نیز کاملا رئالیست و واقع گرا بود. رهبر کبیر علیرغم داشتن احساساتی بسیار قوی و پرهیجان در ابراز این احساسات و کنترل آنها با عقل و منطق حرکت کرده که این نیز از اوصاف ویژه و برجسته وی بود. اراده آهنین و تزلزل ناپذیر او موجب گشته بود که اندیشه مثبت را بر احساساتش حاکم نماید. نه با سخنان رک و تحریک آمیز گام های اشتباهی برداشته و نه مقابل خطرات اراده و متانت خود را از دست می داد. روش اجرایی مصطفی کمال در راه تحقق ایده آلی که عمر خود را وقف آن نموده بود تماما بر یک اساس واقع بینانه استوار گشته بود.
آتاتورک جنگ رهایی بخش ملی را بعنوان جنگ مرگ و زندگی ملت ترک مشاهده کرده و آنرا رهبری می نمود. تصمیم مربوط به تشکیل یک دولت جدید متکی بر اصل حاکمیت بدون قید و شرط ملت ترک نتیجه دیدگاهی واقع بینانه بوده و تصمیمی رئالیست بود. آتاتورک از قدرت مشاهده حوادث و انسانها بشکلی واقع بینانه برخوردار بود. او هیچ کاری را به امید شانس موفقیت انجام نداده و عاقبت کار را نیز به شانس محول نمی کرد. در دوره ای که ریاست اجلاسیه های گروه پارلمانی حزب متبوعش را برعهده داشت، از پشت کرسی سخنرانی می کرد. در آن دوران رسم براین بود که قبل از رای گیری پیرامون لوایح پیشنهادی رئیس اجلاس سخنانی در این زمینه ایراد می کرد. سخنرانی رهبر کبیر آتاتورک در این مواقع به گونه ای بود که همگان درمی یافتند که وی می خواهد آیا لایحه قبول شود و یا رد گردد؟ یکبار چنین لایحه ای را به رای گیری گذاشت و وقتی نتیجه ای برعکس انتظارش حاصل گردید چنین گفت: لطفاً دستهای خود را پایین ببرید مثل اینکه نتوانستم خوب توضیح بدهم. وی سپس در ادامه سخنانش تلویحاً به خواست خود در جهت رد لایحه اشاره ورزید. آتاتورک ماجرا پرست نبوده بلکه نتیجه کار را از قبل حساب می کرد و یا به عبارتی واضح تر واقع بین بود . واقع بینی او از سخنانی نیز که بعنوان نمونه برای شما عزیزان بر گزیدیم، بوضوح پیداست. در سخن نغز "ما نه از آسمان و عالم غیب بلکه مستقیما از زندگی الهام می گیریم" و جمله دیگری که می گوید: "ایده آل ما حرکت با عقل و منطق و هوش و ذکاوت است. حوادثی که برایمان رخ می دهد دلیل همین واقعیت است." می توان روح رئالیست رهبر کبیر آتاتورک را مشاهده کرد. آتاتورک که به ایده آل ترکیه مستقل تحقق بخشید برای اینکه ترکیه در صف کشورهای مدرن غربی قرار بگیرد، همگان را به هدف تمدن معاصر متمایل ساخت. وی این هدف خود را با این سخنان خلاصه می کرد: "کشور بطور حتم متمدن، معاصر و مرفه خواهد شد. این برای ما دعوی مرگ و زندگی است. ثمره دادن کلیه فداکاریها و ایثارگریهایمان به این بستگی دارد."
نوشته این هفته را با ارزیابی ها و نظریات رهبر کبیر مصطفی کمال آتاتورک درمورد شهروندی جهانی که در شماره ۲۰ ام ماه مارس سال ۱۹۳۷ روزنامه ملت به چاپ رسیده بود به پایان می بریم .
آتاتورک می گوید: "نبایستی گفت از واقعه و یا حادثه ناگواری که در فلان جای جهان جریان دارد به ما چه؟ اگر چنین مسئله ای وجود دارد باید به آن گویی که برای ما اتفاق افتاده توجه نشان دهیم. حادثه هر قدر هم که از ما دور باشد نبایستی از این اصل منحرف شد. این طرز تفکر انسانها، ملتها و حکومتها را از خودخواهی نجات می دهد. خودخواهی چه شخصی باشد و چه درسطح ملی باید غلط و اشتباه قبول شود. پس از این گفته ها به این نتیجه می رسیم که برای تامین نیازهای خود البته که باید به فکر خود باشیم ولی منبعد به مسائل کل جهان علاقه و توجه نشان خواهیم داد. بعنوان مثال من یک سربازم و در یک جنگ بزرگ فرماندهی نیرو را برعهده داشتم. در ترکیه نیروهای دیگر و فرماندهان این نیروها انجام وظیفه می کردند. من نه تنها با نیروی تحت فرماندهی خود بلکه با نیروهای دیگر نیز علاقه دار می شدم. روزی در حین تلاش برای حل مسئله ای در جبهه ارضروم آجودانم گفت: چرا با مسائلی که به شما ربطی ندارد علاقه دار می شوید؟ در جواب گفتم: اگر من وضعیت کلیه نیروها و ارتش را بخوبی ندانم، چگونه می توانم نیروی خود را اداره کنم. آنهایی نیز که یک دولت و ملت را اداره می کنند، این مسئله را باید همیشه مد نظر قرار دهند.

هیچ نظری موجود نیست: