دوشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۹۰

به مناسبت 21آذر-اورميه

ازسلسله مقالاتی که مهم بوده وبا مسدود شدن این وبلاگ در بلاگفا از دسترس خارج شد مقالاتی با عنوان به مناسبت 21 آزر بود که بار دیگر جهت استفاده علاقمندان مجددا انتشار داده میشود.همچنین نسخه پی دی اف این مقالات را می توانید از قسمت دانلود کنید همین وبلاگ در آرشیو خود ذخیره نمایید.

به مناسبت 21آذر-اورميه

در اولين جلسه مجلس ملي افراد ذيل از آذربايجان غربي حضور داشتند. آتش خان بيات ماكو(رييس ايل) از خوي وي بعداً وزير تبليغات حكومت ملي شد.- شيخ موسي كياني(معمم) ازخوي- نورالله خان يكاني از خوي ، مراد علي تيموري ،  عبدالحسن محمودي و ماحمود ترابي از ماكو ؛ قلي خان بوزچلو رييس ايل قاراپاپاق از سولدوز ، صادق ديلمقاني ، مويدزاده ، آزادوطن از اورميه. آقاي عظيما نيز وزير دادگستري حكومت ملي شد.
با استقرار حكومت ملي در اورميه تغييراتي در زندگي مردم روي داد كه برخي قابل توجه بود.
ابتدا عظيما امور استانداري را بدست گرفت. احمد سعيدي (كلانترزاده) فرماندار اورميه شد. افرادي مانند جليل وهاب زاده ؛ كامكار (بابايف) و محمد تمدن در اداره شهر نظارت داشتند. چون اورميه ملاك بسيار بزرگ نداشت و ملاكين حداكثر تا ده آبادي داشتند لذا شامل اصلاحات ارزي نگرديد و فقط از زمينهاي خالصه دولتي(115هكتار) در بين دهاتيها (110خانواده)تقسيم شد.
فرقه دستور داده بود بر خلاف دستور رضا شاه حجاب اختياري شود. به فاصله كوتاهي تعداد زيادي روزنامه به زبان مادري  منتشر شد:
آذربايجان ارگان رسمي فرقه، آزاد ميللت ارگان رسمي مجلس ملي ، يني شرق ، جودت ، اورميه ، جوان لر (ارگان سازمان جوانان فرقه) ، آذر ، آذربايجان اولدوزي ، شاعرلر مجليسي ، معارف وطن ، فدايي ، دموكرات ، گونش.
 آقايان حميد و صولت  آقازاده، ابراهيم سپهر ، كرمعلي زماني ، ربيع انصاري ، مصطفي منوچهري از پيشروان فرقه در اورميه بودند كه همگي افراد مطلع و غالباً  فرهنگي و روشن فكر بودند.
تشكيل انجمن هاي ايالتي و ولايتي از اصول بر زمين مانده مشروطيت از دست آوردهاي اين حركت ملي بود.
وضعيت عشاير كورد:
قبل از استقرار حكومت ملي و بعد از سكون بيست ساله، دوباره دامنه تعدي و غارت عشاير كورد توسعه پيدا كرده بود.  و اين فرصت طلبان دوباره از سوراخ هاي خود بيرون آمده و آنچه در توان داشتند مضايقه نمي كردند. اين قسمت را به اختصار از نوشته تيمسار زنگنه بخوانيم:
روساي عشاير هريك درباري براه انداخته و براي تامين مخارج خود مردم روستاها را مي دوشيدند. عمر خان شريفي رييس ايل شكاك ؛ مركز حكومتش روستاي زيمدشت و محال برادوست  و  صوماي .
رشيد بيگ جهانگيري در محال مرگور ؛ ترگور ؛ دشت ؛ حاكم بلامنازع بود.
زرو بيگ بهادري محال بارانوز چاي ، بالانيش ؛ و منطقه جنوبي اروميه يغماگري خود را داشت.
طه هركي به غارت محال دول و داش اغيل اشتغال داشت.
مقاومت بر عليه اكراد:
به شهادت معتمدين از جمله ابوي مرحوم نگارنده(اورمولو تايماز)كه در آن سالها 18 ساله بوده، دائما بين افراد ژاندارمري و اكراد درگيري اتفاق مي افتاد كه واقعه حمله اكراد به قره باغ و گجين ونيز حمله به كلانتري دروازه بالوو از خونين ترين آنان بود . در اين بين  از خود گذشتگي پرسنل ژاندارمري با حد اقل امكانات و عدم اجازه روسها در استفاده از ارابه جنگي شايان دقت بود . از اهالي اورميه فردي بنام مرحوم  رحمت الله فخر آذري استوار ژاندارمري كه بعد ها تا درجه سرواني ارتقا يافت ( به عكس امروز در واقع ترفيع پرسنل درجه داري به افسري ناممكن بود) رشادت هاي بسيار از خود بروز داد و بارها هدف تير اكراد قرار گرفت و مجروح شد. به قول  شاهدان تا 18 نفر ياغي را خود به ديار فنا فرستاد. به طوري لرزه بر جان اكراد انداخته بود كه براي سرش جايزه تعيين كرده بودند و عاقبت وي را اسير وبه زندان مهاباد منتقل نمودند. ولي اين مرد رشيد قبل از اجراي حكم اعدام با قتل يكي از نگهبانان و كمك خانم دومش(مرحومه عادله خانيم) كه خود كورد  و از اهالي سقز بود موفق شد از راه كانال زيراب مستراح از زندان فرار كرده و به اورميه و سپس تبريز فرار كند. هم اكنون يك كوچه واقع در پشت ميدان توپخانه (بيمارستان سپاه يا شهيد عارفيان ؛ واقع در كوچه ارك بنام وي مزين است).مرحوم فخر آذري بعد از انقلاب و در سال 59 درگذشت. اين شخص  خود از مخالفان فرقه دمكرات بود ولي به شهادت ابوي  مرحوم نگارنده بسياري از اعضاي فرقه را پناه داده و نجات داده بود . از جمله مرحوم حمزه حبشيان(افسرارتش) و مرحوم چولاق ايسماعيل (از كفاشان غولامخان راستاسي و از فداييان فرقه دمكرات) .