پنجشنبه، شهریور ۱۱، ۱۳۸۹

رؤیای وارونه توسعه

به بهانه طرح مسئله الحاق شهرستان تکاب به استان زنجان
امیر خالق نژاد(تکاب)/  چندی است عده ای در شهرستان تکاب خواهان الحاق این شهرستان به استان زنجان هستند و این امر را دلیلی بر رفع عقب ماندگی ها و کندی روند توسعه آن می دانند.
در این خصوص آنچه بیشتر طرح چنین خواسته ای را بر سر زبانهای انداخته مسئله بعد مسافت و دوری تکاب از مرکز استان آذربایجان غربی و مشکلات حمل و نقل جاده ای است.
در انتزاع تکاب از استان آذربایجان غربی باید در یک جمع بندی کارشناسانه دنبال این نتیجه بود که صلاح در ابقای تکاب در آذربایجان غربی است یا الحاق به استانی دیگر؟
آنچه منطقی و عقلانی به نظر نمی رسد این است که عده ای، جنعی از مردم را به سوی تهیه طومار و جمع آوری امضا برای نیل به اهداف و مقاصد نامشخص و کارشناسی نشده هدایت نموده و از این طریق به خواسته هایی که پیش از طرح هیچ بار کارشناسی و حتی توجیه منطقی نداشته وجاهت بدهند.
عناصر پیگیر این مسئله نباید ملاحظات شخصی و مسائل مربوط به یک یا چند جریان را در تعیین سرنوشت شهر دخالت دهند و این مسئله میبایست به گونه ای طرح گردد که اولا  صلاح شهر و مردم آن در نظر گرفته شود و ثانیا از روی صداقت و با هدف حل اساسی مشکلات و عبور از موانع توسعه و با اصرار بر اندیشه های توسعه طلبانه و ترقی خواهانه انجام گیرد و منافع ملی و استانی و مصالح شهرستان تکاب در اولویت این طرح قرار گیرد.
همچنین قبل از هر اقدامی بررسی وضعیت فعلی شهرهای استان زنجان از منظر رشد وتوسعه و نیز جایگاه اقتصادی، صنعتی و حتی عمرانی و خدمای این استان در میان استانهای غرب کشور امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
تدقیق در این مسئله موجب می گردد شکلی از وضعیت فعلی شهرستانهای استان زنجان به دست آید و مشخص گردد در دهه اخیر تا چه اندازه شهرهای استان زنجان به سمت توسعه گام برداشته اند که استان آذربایجان غربی از پیمودن مسیر کوتاهی کرده و این گام ها را برنداشته که اکنون عده ای سودای جدایی از استان آذربایجان غربی را در سر می پرورانند!
آنچه در طومار امضا شده به چشم می خورد این است که اکثریت مردم تکاب خواهان الحاق این شهرستان به استان زنجان هستند بدون هیچ بحثی می توان " اکثریت " قلمداد کردن این عده را مورد شک و شبهه جدی قرار داد.
در سفر چند سال پیش مقام معظم رهبری به استان آذربایجان غربی جمعی از برادران اهل تسنن درخواست الحاق این شهرستان به استان کردستان را نیز طرح کرده اند که این درخواست نیز تعلقی به اکثریت مردم تکاب ندارد.
در چنین وضعیتی رای آن عده از برادران اهل تسنن باید از درخواست الحاق تکاب به استان زنجان کسر گردد و در این صورت نمی توان ادعا کرد اکثریت(!) مردم تکاب خواهان الحاق این شهرستان به استان زنجان هستند. اصولا هیچکدام از دو درخواست متعلق به اکثریت مردم تکاب نیست و هیچ نظرسنجی و طرح آمارگیری در این خصوص تاکنون صورت نگرفته که منجر به ادعایی بر خواست اکثریت یا اقلیت مردم تکاب باشد.
در این میان زمزمه ای نیز پیرامون الحاق این شهرستان به استان آذربایجان شرقی مطرح شده و عده ای نیز خواهان حفظ وضعیت موجود یعنی تابعیت تکاب از آذربایجان غربی هستند.
تصمیم گیری در چنین شرایطی دقت و وسواس خاصی را می طلبد و نوعی تضمین قطعی راجع به توسعه شهرستان تکاب و آینده  روبه رشد آن را ایجاب می نماید که با جمع آوری چند امضا و هدایت افکار به سمت و سویی انحرافی تنها اصل موضوع  یعنی ضرورت توسعه همه جانبه تکاب را که خواست اصلی مردم و مسئولین است به چالش بیهوده می کشاند.
پرسش بنیادین در این کشاکش نظریه پردازی ها برای ارائه راهکار توسعه شهرستان تکاب این است که اصلی ترین روش و شایسته ترین انتخاب کدام است؟
اینکه به نبال الحاق به استانهای زنجان،کردستان و آذربایجان شرقی بود یا مرکزیت و محوریت آذربایجان غربی و تابعیت از این استان را ادامه داد؟ و یا اصلا میبایست بدون ملاحظات مشخص و مرتبط با جمعی یا گروهی خاص تنها و تنها به خاصر توسعه و رشد متوازن شهرستان تکاب روش های نیل به موفقیت را سنجید و مطمئن شد که رشد و ترقی این شهرستان در الحاق به کدام استان است و یا اصلا این انتزاع ها و الحاق ها تفاوتی در دستیابی به روش های موفقیت آمیز توسعه دارد یا خیر؟
مصلحت مهم تر از آن است که پی خانه را محکم کنیم، نقش ایوان پیشکش!
صداقت در طرح مشکلات و ارائه راهکار بدون فرافکنی و خلط مبحث و تلاش برای همسویی با روند توسعه متوازن در آذربایجان غربی و حتی سایر استانهای کشور نیازاصلی شهرستان تکاب در چارچوب بررسی این موضوع است. چنانچه هدفی جز نیل به موفقیت و رسیدن به توسعه مطلوب مطرح باشد راهها، نه به کعبه و نه به ترکستان، بل به هیچستان ختم خواهد شد.
در ضمن نباید مردم را از حضور در صنعت و گسترش تولیدات صنعتی دچار اضطراب و نگرانی کرد تا احساس کنند که صنعت، فرهنگ بومی آن را نشانه رفته است و این عامل منجر به بازماندن از قافله رشد و توسعه گردد.
با قدری تامل میتوان به تمامی به تمامی این سوالات پاسخی روشن و قابل طرح داد و دریافت که تعویض یا تغییر وضعیت تکاب و انتزاع آن از یک استان و الحاق به استانی دیگر وسمه ای بر ابروست چه اینکه چشم نیاز به بینایی دارد.

هیچ نظری موجود نیست: