به هنگام مسافرت محمد رضا پهلوي در تيرماه 1327 به انگليس، خبر زير درباره سرنوشت دارايي هاي رضاخان در جرايد آن زمان منتشر گرديد :
«به نوشته تريبون دوناسيون در لندن راجع به دارايي رضاخان كه در بانك انگليس توقيف شده است ، نيز گفتگو بود ، انگليسيها موافقت كردند كه مخفيانه قسمتي از اين دارايي از توقيف خارج شود و در عوض امتياز بانك شاهنشاهي در ايران تجديد گردد . زيرا براي شركت نفت ايران و انگليس مشكل است كه بدون وجود يك بانك انگليسي كه از وي حمايت كند به كار خود ادامه دهد. از طرف ديگر انگليسيها موافقند كه به شاه كمك كنند تا به وسيله ثروتش بتواند دوباره رژيم گذشته را برقرار كند و براي اين هدف ، انتقال تدريجي دارايي پدرش به او بهترين وسيله است. به همين منظور است كه شاه بايد به سوئيس مسافرت كند (زيرا مقداري از آن ثروت «پدري» در سوئيس ميباشد) اينهاست علت مسافرت اعليحضرت به اروپا ...»
اما شمس پهلوي فرزند رضا شاه در اين باره چنين اظهار نظر نموده است:
الف) سخنان رضا شاه خطاب به دكتر محمد سجادي: « دكتر من يقين دارم وقتي پا را از مملكت به خارج نهادم ، همه جا خواهند گفت و خواهند نوشت كه در بانكهاي خارج نيز وجوه بيشماري داشتهام و اين پولها را براي چنين روزي ذخيره كرده بودم ، ولي اين طور نيست من به جرأت ميگويم نه در بانكهاي خارج و نه در بانكهاي داخله ـ جز بانك ملي ـ وجهي ندارم.»
ب) اظهارات شمس پهلوي دختر رضاشاه :
«آن روزها راديوهاي خارجي درباره پول ايشان [رضا شاه] در بانكهاي بيگانه گفتگو ميكردند و راديو تهران اطلاع ميداد كه در مجلس گفتگو از جواهرات سلطنتي در ميان است. اعليحضرت فقيد ]رضاشاه[ پس از اطلاع از اين خبرها، خندة تلخي نموده، فرمودند: «من فقط سه ليره و كسري در بانك سوئيس دارم و آن هم باقيمانده پولي است كه براي خرج تحصيل وليعهد دربانك سوئيس گذارده بودم.»
براي آنكه به درستي و نادرستي اين اظهارات پي ببريم به خاطرات مستند و معتبر ارتشبد حسين فردوست اشاره ميكنيم :
در زمان خروج رضاخان از كشور در شهريور 1320 در اصفهان ابراهيم قوام به رضاخان ميگويد: شما كه ايران را ترك ميكنيد ، تكليف مايملكتان چه ميشود؟ لازم است كه تكليف آنها را روشن كنيد . رضاخان با قوام صحبتهايي ميكند و ميگويد كه بنويسيد . محضرداري را خبر ميكنند و رضاخان ديكته ميكند كه آنچه دارم ، اعم از منقول و غيرمنقول را به وليعهد واگذار ميكنم. قوام هم تصحيحاتي انجام ميدهد و رضا خان امضا ميكند. سپس رضاخان به سمت كرمان حركت ميكند و قوامالملك به سوي تهران ، قوام نامه را به فروغي داد و او هم در روزهاي بعد در مجلس قرائت كرد.
رضاخان در طول سلطنتش تمام املاك مرغوب شمال را به زور سرنيزه به نام خود كرد . البته گاهي هم پول مختصري به عنوان بهاي آن ميداد . املاك را به منطقههاي مختلف تقسيم كرد و در هر منطقه يك افسر گمارد و كل املاك او را سرلشكر كريم آقاخان بوذرجمهري اداره ميكرد . در سال 1319ش ، يك سال قبل از رفتن رضاخان از ايران ، صورتحساب عايدي خالص ساليانه املاك پهلوي 62 ميليون تومان بود كه همه اينها را به محمد رضا منتقل كرد و ساير اولاد او بينصيب ماندند. بعدها آنها به رضاخان شكايت كردند و او نيز به محمد رضا نوشت كه كاخهاي فرزندان را به آنها انتقال دهد و علاوه بر آن به هركدام يك ميليون تومان بپردازد كه سريعاً انجام شد.... اگر ميخواستيد رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد و يا پيشنهادي را تصويب كند، بهتر بود قبل از شروع نام چند ملك را با مشخصات و قيمت آن مطرح ميكرديد و مطمئن بوديد كه كارتان انجام ميشد. ... راديو بيبيسي در آن هنگام ، سه روز متوالي درباره املاك رضاخان صحبت ميكرد و ميگفت كه بزرگترين خدمتي كه رضاخان به مملكتش كرده غصب كلية اموال مردم شمال است! حال اين سؤال مطرح ميشود كه كسي كه پول تهيه بليط ]اگر چه اين هم يك ادعاي خلاف وافع و اغراقآميز بوده [تماشاي يك نمايش را نداشته است چگونه اين ثروت را بدست آورده بود؟ (ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 112 و 111؛ گذشته چراغ راه آينده است، ص 464ـ 463؛ تاريخ بيست ساله ايران، ج 8، ص 96ـ 87 و 443 و 442)
«به نوشته تريبون دوناسيون در لندن راجع به دارايي رضاخان كه در بانك انگليس توقيف شده است ، نيز گفتگو بود ، انگليسيها موافقت كردند كه مخفيانه قسمتي از اين دارايي از توقيف خارج شود و در عوض امتياز بانك شاهنشاهي در ايران تجديد گردد . زيرا براي شركت نفت ايران و انگليس مشكل است كه بدون وجود يك بانك انگليسي كه از وي حمايت كند به كار خود ادامه دهد. از طرف ديگر انگليسيها موافقند كه به شاه كمك كنند تا به وسيله ثروتش بتواند دوباره رژيم گذشته را برقرار كند و براي اين هدف ، انتقال تدريجي دارايي پدرش به او بهترين وسيله است. به همين منظور است كه شاه بايد به سوئيس مسافرت كند (زيرا مقداري از آن ثروت «پدري» در سوئيس ميباشد) اينهاست علت مسافرت اعليحضرت به اروپا ...»
اما شمس پهلوي فرزند رضا شاه در اين باره چنين اظهار نظر نموده است:
الف) سخنان رضا شاه خطاب به دكتر محمد سجادي: « دكتر من يقين دارم وقتي پا را از مملكت به خارج نهادم ، همه جا خواهند گفت و خواهند نوشت كه در بانكهاي خارج نيز وجوه بيشماري داشتهام و اين پولها را براي چنين روزي ذخيره كرده بودم ، ولي اين طور نيست من به جرأت ميگويم نه در بانكهاي خارج و نه در بانكهاي داخله ـ جز بانك ملي ـ وجهي ندارم.»
ب) اظهارات شمس پهلوي دختر رضاشاه :
«آن روزها راديوهاي خارجي درباره پول ايشان [رضا شاه] در بانكهاي بيگانه گفتگو ميكردند و راديو تهران اطلاع ميداد كه در مجلس گفتگو از جواهرات سلطنتي در ميان است. اعليحضرت فقيد ]رضاشاه[ پس از اطلاع از اين خبرها، خندة تلخي نموده، فرمودند: «من فقط سه ليره و كسري در بانك سوئيس دارم و آن هم باقيمانده پولي است كه براي خرج تحصيل وليعهد دربانك سوئيس گذارده بودم.»
براي آنكه به درستي و نادرستي اين اظهارات پي ببريم به خاطرات مستند و معتبر ارتشبد حسين فردوست اشاره ميكنيم :
در زمان خروج رضاخان از كشور در شهريور 1320 در اصفهان ابراهيم قوام به رضاخان ميگويد: شما كه ايران را ترك ميكنيد ، تكليف مايملكتان چه ميشود؟ لازم است كه تكليف آنها را روشن كنيد . رضاخان با قوام صحبتهايي ميكند و ميگويد كه بنويسيد . محضرداري را خبر ميكنند و رضاخان ديكته ميكند كه آنچه دارم ، اعم از منقول و غيرمنقول را به وليعهد واگذار ميكنم. قوام هم تصحيحاتي انجام ميدهد و رضا خان امضا ميكند. سپس رضاخان به سمت كرمان حركت ميكند و قوامالملك به سوي تهران ، قوام نامه را به فروغي داد و او هم در روزهاي بعد در مجلس قرائت كرد.
رضاخان در طول سلطنتش تمام املاك مرغوب شمال را به زور سرنيزه به نام خود كرد . البته گاهي هم پول مختصري به عنوان بهاي آن ميداد . املاك را به منطقههاي مختلف تقسيم كرد و در هر منطقه يك افسر گمارد و كل املاك او را سرلشكر كريم آقاخان بوذرجمهري اداره ميكرد . در سال 1319ش ، يك سال قبل از رفتن رضاخان از ايران ، صورتحساب عايدي خالص ساليانه املاك پهلوي 62 ميليون تومان بود كه همه اينها را به محمد رضا منتقل كرد و ساير اولاد او بينصيب ماندند. بعدها آنها به رضاخان شكايت كردند و او نيز به محمد رضا نوشت كه كاخهاي فرزندان را به آنها انتقال دهد و علاوه بر آن به هركدام يك ميليون تومان بپردازد كه سريعاً انجام شد.... اگر ميخواستيد رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد و يا پيشنهادي را تصويب كند، بهتر بود قبل از شروع نام چند ملك را با مشخصات و قيمت آن مطرح ميكرديد و مطمئن بوديد كه كارتان انجام ميشد. ... راديو بيبيسي در آن هنگام ، سه روز متوالي درباره املاك رضاخان صحبت ميكرد و ميگفت كه بزرگترين خدمتي كه رضاخان به مملكتش كرده غصب كلية اموال مردم شمال است! حال اين سؤال مطرح ميشود كه كسي كه پول تهيه بليط ]اگر چه اين هم يك ادعاي خلاف وافع و اغراقآميز بوده [تماشاي يك نمايش را نداشته است چگونه اين ثروت را بدست آورده بود؟ (ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 112 و 111؛ گذشته چراغ راه آينده است، ص 464ـ 463؛ تاريخ بيست ساله ايران، ج 8، ص 96ـ 87 و 443 و 442)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر