شنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۹

جنبش آهستگی


اولين روزهايي كه در سوئد بودم، يکى از همکارانم هر روز صبح با ماشينش مرا از هتل برمي‌داشت وبه محل کار مي‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى. ما صبح‌ها زود به کارخانه مي‌رسيديم و همکارم ماشينش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک مي‌کرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند ولوو با ماشين شخصى به سر کار مي‌آمدند.
روز اول، من چيزى نگفتم، همين طور روز دوم و سوم.روز چهارم به همکارم گفتم: آيا جاى پارک ثابتى داري؟چرا ماشينت را اين قدر دور از در ورودى پارک مي‌کنىدر حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟او در جواب گفت: براى اين که ما زود مي‌رسيم و وقت براى پياده‌رفتن داريم. اين جاها را بايد براى کسانى بگذاريم که ديرتر مي‌رسند و احتياج به جاى پارکى نزديک‌ تربه در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند.تو اين طور فکر نمي‌کني؟" ميزان شرمندگى مرا خودتان حدس بزنيد! "اين روزها، جنبشى در اروپا راه افتاده به نام غذاىآهسته ( Slow Food ). اين جنبش مي‌گويد که مردم بايد به آهستگى بخورند و بياشامند ، وقت کافىبراى چشيدن غذايشان داشته باشند، و بدون هرگونه عجله و شتابى با افراد خانواده و دوستانشان وقت بگذرانند. غذاى آهسته در نقطه مقابل غذاىسريع (Fast Food) و الزاماتى که در سبک زندگى به همراه دارد قرار مي‌گيرد. غذاى آهسته پايه جنبش بزرگترى است که توسط مجله بيزنس طرح شده و
يک "اروپاى آهسته" ناميده شده است. اين جنبش اساساً حس شتاب و ديوانگي به وجود آمده بر اثرنهضت جهانى شدن را زير سوال مي‌برد. نهضتى که کميّت را جايگزين کيفيت در همه شئون زندگى ما کرده است.مردم فرانسه با وجودى که ٣٥ ساعت در هفته کارمي‌کنند امّا از آمريکائي‌ها و انگليسي‌ها مولّدترند .
آلماني‌ها ساعت کار هفتگى را به 28/8 ساعت تقليل داده‌اند و مشاهده کرده‌اند که بهره‌ورى و قدرت توليدشان ٢٠% افزايش يافته است. اين گرايش به آهستگى و کندکردن جريان شتاب آلود زندگى، حتى نظر آمريکائي‌ها را هم جلب کرده است.
البته اين گرايش به عدم شتاب، به معنى کمتر کارکردن يا بهره‌ورى کمتر نيست. بلکه به معنى انجام کارها با کيفيت، بهره‌ورى و کمال بيشتر، با توجه بيشتر به جزئيات و با استرس کمتر است. به معنى برقرارى مجدّد ارزش‌هاى خانوادگى و به دست آوردن زمان آزاد و فراغت بيشتر است. به معنى چسبيدن به حال در مقابل آينده نامعلوم و تعريف نشده است. به معنى بها دادن به يکى از اساسي‌ترين ارزش‌هاى انسانى يعنى ساده زندگى کردن است.
هدف جنبش آهستگى، محيط‌هاى کارى کم تنش‌تر، شادترو مولّدترى است که در آن‌، انسان‌ها از انجام دادن کارى که چگونگى انجام دادنش را به خوبى بلدند، لذت مي‌برند.
اکنون زمان آن فرا رسيده است که توقف کنيم و دربارهاين که چگونه شرکت‌ها به توليد محصولاتى با کيفيت بهتر،در يک محيط آرامتر و بي‌شتاب و با بهره‌ورى بيشترنياز دارند، فکر کنيم.بسيارى از ما زندگى خود را به دويدن در پشت سر
زمان مي‌گذرانيم امّا تنها هنگامى به آن مي‌رسيم که براثر سکته قلبى يا در يک تصادف رانندگى به خاطرعجله براى سر وقت رسيدن به سر قرارى، بميريم.
× بسيارى از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگى خود در آينده هستيم که زندگى خود در حال حاضر، يعنى تنها زمانى که واقعاً وجود دارد را فراموش مي‌کنيم.
× همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در اختيارداريم. هيچکس بيشتر يا کمتر ندارد. تفاوت در اين است که هر يک از ما با زمانى که در اختيار داريم چکار
مي‌کنيم. ما نياز داريم که هر لحظه را زندگى کنيم.به گفته جان ‌لنون، خواننده معروف: زندگى آن چيزى است که براى تو اتفاق مي‌افتد، در حالى که تو سرگرم
برنامه‌ريزي‌هاى ديگرى هستى.

هیچ نظری موجود نیست: