دوشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۹

پان ايرانيست ها به واژه دزدي رو آورده اند

فردی به نام دكتر البرز! در سایت آذر گشنسب مدتهاست كه فراخوان كرده تا به خیال خود همه كلماتی كه در ازربایجان از زبان من دراوردی اذری باقی مانده است را جمع كرده و ان را به عنوان شاهدی مبنی بر وجود زبانی به نام اذری در اذربایجان به مردم ارائه دهد اما تا این مدت نه تنها هیچ توفیقی كسب نكرده بلكه بیشتر كلماتی كه تا كنون جمع آوری شده است از زبان توركی وارد فارسی شده اند و ریشه كاملا توركی دارند .
كلماتی مانند چات , گورچین , بیزو, باغچه, طاقچه , اوز , الك , تخم, شخم , كرتی و.... را به عنوان كلماتی كه ریشه اریایی دارند معرفی كرده است.
استدلالهای انها هم به نوبه خود جالب است :
چات(ترك) بر گرفته از چاك فارسی
گورچین (كبوتر) برگرفته از گور + چین فارسی
بیزو (نوعی گاو) از كلمه wis-onto اریایی
اوز(خود) تركی برگرفته از كلمه( از) فارسی
در زیر بعضی از راههای تشخیص كلمات توركی كه در فارسی كاربرد دارند اورده شده است :
كلماتی كه به مه ختم میشوند مانند گزمه , ساچمه, دیشلمه , دولمه ,چكمه ,قابلمه , قیمه , سرمه, سورتمه , یورتمه , تخمه , كرشمه ,چمباتمه, تكمه (تیكمه تیكماق دوختن) ,و............
كلماتی كه به پسوند چی ختم میشوند مانند مانند سورچی, قیچی, قاچاقچی , جارچی, توپچی, یالانچی و......
كلماتی كه به چه یا جه ختم میشوند ( چه پسوند تصغیر در زبان توركی است مانند ك در فارسی) مانند تانریجه( تانری+جه الهه),بچه , گوجه(گوی" سبز" +جه) بوقچه(بوق " چمدان"+چه) طاقچه ,باغچه و.كوچه (كوی "روستا" +چه) غنچه (غونچا) سئرچه , تپانچه;یونجه
كلماتی كه به اق ختم میشوند مانند قاچاق , چلاق ,قالتاق, ییلاق ,قشلاق, الاق , یراق , چماق, قنداق ,باتلاق, چخماق سنجاق, بایراق (بیرق) ,چراق,( چیرماق یعنی سوسوكردن ) , سراغ (سوراق سوروماق یعنی پرس وجو كردن)
كلماتی كه به َك ختم میشوند مانند تشك , اوردك , الك , یدك ,ببك , كولاك ( كوللاماق یعنی مدفون كردن) بلوك ( ازبولماق به معنای بخش كردن),كمك
كلماتی دوقسمتی مانند ده ده , به به ,په په ,نه نه , قاغا(كاكا) , چیل چیل(به صورت چلچله وارد فارسی شده ) ,سلانه سلانه (ساللانا ساللانا)
كلماتی كه به ار ختم میشوند مانند چاپار , دمار(دامار) قاجار , سالار( از فعل سالماق برزمین زننده , پهلوان) , تومار, اچار, افشار
كلماتی كه به اج ختم میشوند مانند تاراج ,آماج , اوماج ,دیلماج , تیماج
فعلهایی مانند قاطی كردن , چلاندن , قرتاندن ,قردادن , قِر امدن , چاپیدن , چروكیدن , كیپ كردن , قاپیدن
ابزار الات جنگی واصطلاحات مانند توپ تپانچه تفنگ ماشه گلن گدن گلوله فشنگ و قشون وقپوز چاووش ( از چو به معنای خبر), باروت. اوردو
بسیاری از پرنده ها وجانوران مانند قرقی , بالابان , دورنا , طرلان , بلدرچین ,لاچین و بایقوش, قورباغه . مارال....
ابزارالات موسیقی مانند دهل (دوول به معنای كوبیدن) ,باغلما , تنبك.بالابان
عوارض طبیعی مانند , تپه , دره ,جلگه(چولگه به معنای صحرا) كویر(كو+یئر) ,لوت و....
ابزار الات غذاخوردن مانند , بشقاب ,چنگال, قاشق , قابلمه ,سفره ,قزقان ,ملاقه
نسبتهای فامیلی مانند , داداش , ابجی , قاین , دایی, نه نه ,اقا ,خانم , خان , بیگ
كلماتی مانند پالتو پالان پلاس از ازتركی گرفته شدهاند (پالتار در تركی به معنای پوشاك میباشد)
كلماتی كه به پسوند لی یا لو ختم میشوند مانند سوگلی,شاملو , دوقلو (دوغولماق زاییده شدن ).
منبع : آنا وطن آزربايجان

هیچ نظری موجود نیست: